علل تاریخی عقب ماندگی علمی ایران

چرا امروز جایگاه علمی ایران مطلوب نیست؟

چه عواملی باعث عقب ماندگی کشور شده اند؟

مقدمه

جهاد علمی و نقش تشکلهای دانشجویی در آن

18 به عبارت خلاصه تر: عنوان فصل، محتوای فصل پاسخی است به سئوال...

 

فصل اول

 

علل تاریخی عقب ماندگی علمی ایران

چرا امروز جایگاه علمی ایران مطلوب نیست؟

چه عواملی باعث عقب ماندگی کشور شده اند؟

 

فصل دوم

ضرورت و اولویت جهاد علمی

چرا جهاد علمی امروز در اولویت است و باید در دستور کار جریا نهای دانشجویی قرار بگیرد؟

 

فصل سوم

 

الگوی جهاد علمی در تشکلهای دانشجویی

جهاد علمی دقیقاً یعنی چه؟ چه باید کرد؟ در پی چه اهدافی باید بود؟

 

فصل چهارم

 

مواجهه تخصصی با مسائل کشور؛ گامهای عملی

چطور میشود با مسائل کشور به صورت تخصصی و کارآمد مواجه شد؟

 

فصل پنجم

 

جنبش نرم افزاری؛

گامهای عملی

جنبش نرم افزاری را چطور میتوان در دانشگاه محقق کرد؟

 

فصل ششم

 

نکات تکمیلی در باب الگو آیا جهاد علمی شدنی است؟ چطور میشود این کار را در تشکل سامان داد؟

 

فصل هفتم

 

الزامات و ملاحظات جهاد علمی

کلیدهای موفق در جهاد علمی چیست؟

چگونه میتوان دچار آسیبها نشد؟

نگارندگان، مشتاقانه منتظر نظرات، پیشنها دها و اصلاحات برادران و خواهران عزیز هستند تا انشاءالله در

چاپهای بعدی، نسخ های کاملتر در خدمت دانشجویان و تشک لهای دانشجویی قرار بگیرد. امید آ نکه این تاش، مورد رضایت حضرت حق و امام زمان؟عج؟ قرار گرفته باشد، انشاءالله.

 

 

فصل اول: علل تاریخی عقب ماندگی علمی ایران

 

علل تاریخی عقب ماندگی علمی ایران

تاریخ هر کشور یکی از بدیهی ترین مؤلف ههای هویتی آن کشور و آن ملت است. برای احیا و رشد هویت ملی دانستن تاریخ و تسلّط بر آن امری ضروری است. برای درک نقاط قوت و ضعف کشور در حوزه علم و مسائل مرتبط با آن نیز دانستن تاریخ علم کشور و دوران اوج و زوال آن لازم است. علت بسیاری از عدم خودباوری ها، ندیدن گذشته پُر افتخار علمی کشور است که البته در کنار ضعف ها و عقب ماندگی ها باید آن را دید.

بدترین مشکلِ یک کشور این است که تمدّن و هویت خود را فراموش کند. ما باید امروز درصدد ساختن تمدّن خود باشیم و باور کنیم که این ممکن است. در تبلیغات گذشته این کشور در خصوص ناتوانی ایرانی و توانایی غربی ها آ نقدر مبالغه شده که امروز ا گر کسی بگوید ما کاری کنیم که غربی ها به علم ما احتیاج پیدا کنند، می بینید که در دلها یک حالت ناباوری به وجود

 می آید: مگر چنین چیزی ممکن است؟ بله، من عرض می کنم می شود . شما همت کنید، پنجاه سال دیگر اینطوری شود. البته این چیزها در کوتاه مدت اتفاق نمی افتد؛ اما ا گر شما امروز درراه درست قدم بردارید، هیچ اشکالی ندارد که پنجاه سال دیگر، جهت اتوبان علم _ که امروزیک طرفه و از یک سو به سوی دیگر است_ یا دوطرفه شود، یا یک طرفه و از این سو به آن سو شود؛ چه مانعی دارد؟ مگر یک روز اینطور نبود؟ یک روز علم را غربی ها از شرق و از همین ایران گرفتند. پایه گذار بسیاری از علومی که جهادعلمی و نقش تشکلهای دانشجویی در آن22 امروز در دنیا رایج است، ایرانیها هستند. در ریاضی، فیزیک، پزشکی، نجوم و بسیاری از علوم دیگر، ایرانیها پایه گذار بودند. اصلاً رنسانسِ اروپا بر اساس ترجمه هایی که در کشورها و مناطق اسلامی انجام گرفته بود، صورت گرفت. ما می توانیم این را تصور کنیم که یک روز ایران تولیدکننده خلاق علم شود. 1

 در این فصل، ابتدا تلاشها برای جدا کردن علم از دین به عنوان ریشه تاریخی این عقب ماندگی مورد بررسی قرار می گیرد، سپس نقش غرب  ها در این عقب ماندگی تاریخی تشریح می گردد و در انتها نیز به نقش روشنفکران غربزده داخلی در این عقب ماندگی چند ده ساله اشاره می گردد.

1. تلاشها برای جداسازی علم از دین

جدا کردن علم از دین، خط اصلی غرب یها و د لبستگان داخلی آ نهاست. امروزه نیز برخی روشنفکران وطنی و اساتید دانشگاهی معتقدند آب علم و دین در یک جوی نم یرود و اساساً علت ضعف علمی کشور، ارز شها و منطق دینی است.

در این بخش از کتاب، بررسی تاریخ علم و دین با استفاده از بیانات مقام معظم رهبری نشان داده م یشود که اتفاقاً دین و علم نه تنها دو مؤلفه ناسازگار با یکدیگر نبوده است، بلکه مقوّم یکدیگر هستند.

  1. بیانات در دیدار جمعی از نخبگان علمی، 3/ 7/ 1381 .

 

علل تاریخی عقب ماندگی علمی ایران

الف. اولین جلو ههای علم در جهان از طرف مذهبی ها بوده است 23

یکی از شگردهای غربی ها برای نشان دادن جدایی علم از دین، بزرگ نمایی دانشمندان بی دین یا ضد دین است، اما بررسی دقیق تاریخ علم و دین این ادعا را به طور دقیق رد می کند.

 

علم و دین چندین قرن باهم توأم بودند؛ یعنی علما غالباً کسانی بودند که اهل دین بودند و علم دین و علم غیر علوم دینی، با هم مخلوط بود و دست یک دسته از افراد بود.

محمّدبن زکریای رازی یا ابن سینا، فقیه هم بودند، ضمن اینکه یک دانشمند بزرگ هم بودند. دیگران هم همین طور. 1 حتّی در اروپا هم اولین مشعلداران علم، افراد دینی اند. خود این «راجر بیکن » معروف _ که فرانسوی ها به او «رژه بیکن » می گویند _ کشیش است؛آن هم کشیشِ فرانسی سکن است. نمیدانم شما با احوالاتشان آشنا هستید یا نه؟ اینها گروه کشیشی بسیار زهدگرایی هستند که خود را تابع «سن فرانسیس » میدانند؛ همان «سنفرانسیس » معروفِ قدیس، که این «سانفرانسیسکو »ی آمریکا هم به اسم اوست. اینها اسماء مقدس را روی شهرها می گذاشتند. این «سن فرانسیس » معروف، قدیسی بود که دستگاههای پاپ آن وقت، به خاطر افشاگری این شخص نسبت به تجمّلات دستگاه پاپ، دشمن خونیش بودند.

او معارض دستگاه پاپ و معارض آن جاه و جلالها و آن ثروتها و آن زراندوزیها بود، طرفدار زهد بود. اگر بخواهیم مشابه «راجر بیکن » را در میان نحله های اسلامی بیابیم، باید مثلاً او را در زمره تصوف خاکساری _ که کارشان درویشی و گدایی است _ بدانیم

 

. 24 کشیش این رشته «راجر بیکن » معروف است که در قرن سیزدهم میلادی، از اولین پرچمداران علم در اروپاست؛ به عبارت دیگر، اولین جلوه های علم که به رنسانس اروپا منتهی شد و آن تحول علمی را پدید آورد، باز از طرف مذهبی ها بود؛ منتها مذهبی های روشن، نه مذهبی های تاریک ذهن. 1

 

1 . در دیدار وزیر بهداشت و رؤسای دانشگاههای علوم پزشکی، 1/ 8/ 1369 .

 

ب. در زمان قرون وسطی، مسلمانان در اوج شکوفایی بودند روش دیگر غربی ها برای اثبات جدایی علم و دین، استناد به بره هایی از تاریخ است که به آن قرون وسطی می گویند و در غرب نماد تاریکی است. غربی ها سعی می کنند علت این تاریکی را دین و حاکمیت کلیساها معرفی کننددر این  مقطع تاریخی نقض می شود؛ چرا که در کشورهای مسلمان به ویژه ، اما این ادعا نیز در همان ایران، شاهد همنشینی علم و دین و دوران شکوفایی علم هستیم.

در قرون وسطی، در بین مردم دین بود و زیاد هم بود، تعصب آمیز هم بود؛ با این همه علم پیشرفتی نکرد، اما به تدریج از لابه لای این صخره های دشوارِ تعصّب و اعتقاد دینی، رگه های علمی بیرون آمد و جا را برای دین تنگ کرد _ خودش بیرون آمد و صحنه گردان شد و دین را به انزوا راند _ این تحلیلی است که آنها می کنند. این تحلیل، تحلیل غلطی است؛ یعنی ناشی از حقایق و واقعیات نیست. اولاً قرون وسطی یی که آنها می گویند، قرون وسطی دوران جهالت و بدبختی اروپاست، نه دوران عقب ماندگی علمی همه جای دنیا؛ این ها اروپا را تعمیم می دهند. حالا فرض بفرمایید اوج قرون وسطی و تاریکی قرون وسطی چه زمانی است؟ قر نهای دهم و یازدهم و دوازدهم میلادی است؛ 25 یعنی قرنهای چهارم و پنجم و ششم هجری؛ یعنی اوج شکوفایی علمیِ کشور های اسلامی و در رأس همه ایران؛ یعنی قرن ولادت و زندگی ابن سینا و رازی و فارابی و دیگران.  همه این شخصیتهای بزرگ، آفتابهایی هستند که از این طرف دنیا تابیدند. 1

ج. تاریخ هزار ساله کشور ما، نشانگر همراهی همیشگی علم و دین است! نکته مهم آنکه این همراهی علم و دین تنها منحصر به یک مقطع تاریخی خاص _ قرون وسطی _ نبوده است و صدها سال علم و دین در کنار یکدیگر، عامل پیشرفت کشور بود ه اند.

در کشور ما، هزار سال علم و دین در کنار یکدیگر بودند علما و پزشکان و مُنجّمان و ریاضیدانهای بزرگ تاریخ ما _ آن کسانی که امروز نامشان و اکتشافاتشان هنوز در دنیا مطرح است_ جزو علمای بالله و صاحبان دین و متفکران دینی بودند. ابن سینایی که هنوز کتاب طب او در دنیا به عنوان یک کتاب زنده علمی مطرح است و در شئون مختلف به عنوان یک چهره برجسته تاریخ بشر، در همه صحنه های علمی دنیا در این هزار سال مطرح بوده و هنوز هم مطرح است و بعضی کار ها در تاریخچه علم به نام او ثبت شده، یک عالم دینی هم بوده است. محمّدبن زکریای رازی و ابوریحان بیرونی و دیگر علما و دانشمندان و متفکران و مکتشفان و مخترعان دنیای اسلام نیز همین طور بوده اند. این، وضع کشور ما و دنیای اسلام بود. 2

 

 

1 در دیدار اعضای گروه دانش صدای جمهوری اسلامی ایرا ن، ۱۵ / ۱۱/ ۱۳۷0  .

 

1 . در دیدار جمعی از نخبگان علمی، ۱۹/ ۷/ ۱۳۷۸.

2 در دیدار جمعی از دانشجویان و طلاب، 29 / 9/ 1386 .

 

26 د. غربی ها نیز به جلو بودن مسلمانان در عرصه علمی، معترف اند این علم ورزی و برتری علمی مسلمانان، تنها روایت مسلمانان از تاریخ نیست، بلکه خود غرب یها نیز به این مسأله اعتراف کرده اند.

شما به کتاب پیرروسو _ «تاریخ علوم » _ نگاه کنید؛ آنجا می گوید: چهار پنج قرن قبل، تاجری در یکی از کشور های اروپایی به استادی مراجعه می کند و می گوید، می خواهم فرزندم درس بخواند، او را به کدام مدرسه بفرستم؟ استاد در جواب می گوید ا گر به همین چهار عمل اصلی _ جمع و ضرب و تفریق و تقسیم_ قانع هستی می توانی او را به هرکدام از مدارس کشور ما یا دیگر کشورهای اروپایی بفرستی، امّا اگر بالاتر از آن را لازم داری، باید ، او را به کشور اندلس یا به مناطق مسلمان نشین بفرستی. این را پیرروسو می نویسد؛ این حرف من نیست. 1

أ. هدف غرب یها از ترویج جدایی علم و دین در کشورهای مسلمان پیگیری سیاست جدایی علم و دین باعث می شد که خود به خود، دانشجویان امروز که همان مدیران آینده کشور خواهند بود، از فضای آرمانی و اعتقادی خود جدا شده و در نتیجه، کشور تدریجاً به سمت یک کشور سکولار غیرانقلابی سوق پیدا می کرد. محیط دانشگاه به عنوان اصلی ترین بسترِ علمِ کشور، هدف این برنامه ریزی ها بود.

 

در گذشته سعی می شد که محیط دانشگاه، از دین و تقوا و تعبّد فاصله بگیرد. هدف از این ترفند که از سوی دشمنان ملت ایران 27 برنامه ریزی می شد، این بود که نسل تحصیل کرده و روشنفکر، دچار لاقیدی و بی مبالاتی شده حساسیت و علاقه خود را به آرمانی بزرگ از دست بدهد و اسیر تمایلات حقیر و سود شخصی شود. دانشگاهیان با ، شرف و استادان و دانشجویان متدین در آن محیط دشوار، همواره با این ترفند شیطانی مبارزه می کردند. 1

 

بنیان دانشگاه _ یعنی مرکز پرورش انسا نهای دانشمند، طبق پیشرفتهای علمی روز_ بر بی دینی و معارضه با دین گذاشته شد و چندین سال این مسأله را با قوّت و دقت دنبال کردند؛ یعنی نه تنها دین را در دانشگاهها ضعیف کردند، بلکه به معارضه با آن پرداختند.

 

هدف این ها معارضه با دین _ به عنوان دین_ نبود؛ هدف، همان چیزی بود که اول عرض کردم؛ یعنی بتوانند بر کشور های اسلامی سلطه پیدا کنند. برای این کار، مجبور بودند نسلی را پرورش بدهند و تربیت بکنند که آینده ی کشور را -چه از لحاظ اداره و چه از لحاظ سازندگی کشور- به دست بگیرد و به دین اعتقادی نداشته باشد و به ایمان مذهبی پایبند نباشد و بتواند در تصرف آ نها واقع بشود. متأسفانه تا حدود زیادی هم موفق شدند؛ بنابراین، بنای دانشگاه را بنای بدی گذاشتند. 2

 

2. ترفندهای غربیها، برای سلطه علمی بر جهان در طول تاریخ، غرب یها با توجه به درک اهمیت مقوله علم در28 پیشرفت جوامع، برای حفظ برتری علمی خود که پس از دوران رنسانس به وجود آمد، ترفندهای متعددی را به کار گرفتند که برای ب یاثر کردن این ترفندها باید ابتدا آ نها را شناخت و سپس برای غلبه بر آ نها، برنام هریزی کرد.

 

الف. ترفند اول تسخیر ملتها از طریق تثبیت عقب ماندگی همیشگی و گرفتن اراده مبارزه از آ نهاست این تسخیر ملتها تا جایی پیش رفته که مبارزه با غرب و پیشی گرفتن از آ نها، تبدیل به رؤیایی تعبیر ناشدنی در ذهن ملتها شده است. آنها خوب می دانند شکست ناپذیریشان تا زمانی است که ملتها فکر کنند که «نمی توانند .»

تسخیر ملتها از طریق تزریق و تحمیل فرهنگ بیگانه، کار تازه شناخت های نیست، بلکه از قدیم بوده است؛ منتها در یک یا دو قرن اخیر بر اثر علمی که غربیها به دست آورده اند و همه کارهای خودشان را منظّم و مرتّب و با فرمول و برنامه انجام داده اند، این کار را هم با فرمول و برنامه کرده اند و م یکنند. آ نها م یدانند که این کار را چگونه باید بکنند و کج اها را بیشتر هدف بگیرند. آ نها تجربه هم پیدا کرد هاند و انصافاً در کار تبلیغات، فرهنگسازی وفرهنگدهی به کشورها و ملتها فوقالعاده اند. شما الآن نگاه کنید؛ ا گر به اغلب کشور های اسلامی بگویند که بناست شما از لحاظ اقتصادی به فلان نقطه اوج برسید، قبول م یکنند؛ اما ا گر بگویند که بناست در رقابت با آمریکا، آمریکا را به زانو درآورید، هیچکدام قبول نمی کنند!این یک فرهنگ وفهمی است که به آنها داده شده است.نبایداین را نشانه واقعبینی آ نها گرفت؛چون واقع قضیه این نیست. ملتی مثل ملت مالزی اگر آدم باعرضه ای در رأس امورش باشد، حداقل با یارگیری می تواند این29 کار را بکند. 1

 

1. پیام به مناسبت بازگشایی دانشگاهها، 6/ 7/ 1378 .

2 . در دیدار وزیر بهداشت و رؤسای دانشگا ههای علوم پزشکی، 1/ 8/ 1369 .

 

ب. ترفند دوم القای «نمی توانید » از طریق دروغی تاریخی است که علم در تمام طول تاریخ تنها و تنها در نزد آ نها بوده است این انگاره که علم تنها در غرب است و بس، و ملتهای دیگر همواره در طول تاریخ عقب مانده بوده اند، باعث می شود که رؤیای پیشرفت علمی و پیشی گرفتن از غربیها نیز در ذهن ملتها، کم رنگ شود.

در طول تاریخ، علم در بین ملتهای دنیا دست به دست گشته؛ شما هیچ ملتی را پیدا نمی کنید که از اول تا آخر، دانش در اختیار آ نها بوده. نه، این یکی از سنت های خداست. در این مسابقه ی در بین جوامع بشری _ ملتها مسابقه دارند و از هم جلو می زنند_ از لحاظ دانش یک وقتی شرق جلو بود، یک وقتی کشور های اسلامی جلو بودند و یک وقتی بخصوص کشور ایران جلو بود؛ همین حالتی که امروز شما در بعضی از کشور های غربی مشاهده می کنید که از لحاظ علم در رتبه بالایی هستند و دیگران باید سرشان را بالا کنند تا آنها را ببینند، یک روز کشور شما همین حالت را داشت و کشور های اروپایی و کشور های شرقی و غربی باید به بالا نگاه می کردند تا می توانستند دانشمند ایرانی را ببینند؛ دانشمندان عظیمی که نه فقط در علم، حتّی در فناوری_ فناوریهای متناسب با آن روز _ از همه دنیا جلو بودند. یک30 روزی اینجوری بوده؛ یک روز هم غربیها جلو افتادند. 1

 

1 . در دیدار جمعی از اعضای انجمن قل م، 8/ 11 / 1381 .