ققنوس بی بال در اوج آسمان

سیاسی،فرهنگی،تاریخی ،مذهبی و اجتماعی

صفحات اول سایت وزارت خارجه آمریکا را که باز کنید می بینید که نوشته «fusing thought with action» «ما آمده ایم که اندیشه و عمل را با هم بیامیزیم.»

قبل از این که به آلماتی دو برویم، دوستان ما در دبیرخانه با تمام صاحبان پتروشیمی بحث کردند. همه خندیدند. گفتند ما به اروپا صادراتی نداریم. ما همه جنس‌مان را داریم در منطقه می‌فروشیم. اکر دولت می‌خواهد به ما کمک بکند جلوی صادرات ما را نگیرد. بعد آمدند این را به اسم امتیاز در توافق ژنو به ما دادند! جالب است که بدانید همان هم عملی نشد.

این که شما می‌بینید برخی بیان می‌کنند که سیاست خارجی جای ایدئولوژی نیست و باید از سیاست خارجی ایدئولوژی‌زدایی کرد، این حرف، حرف دقیقی نیست. حرف ضعیفی است. خود غربی‌ها هم همچین ادعایی ندارند. بله. شاید شما بتوانید این ادعا را بکنید و این حرف را بزنید که سیاست خارجه جای این سیاست نیست. مثلاً می شود گفت که سیاست الف نباشد و سیاست ب باشد. این حرف می‌تواند زده شود اما کسی نمی‌تواند مطلق اندیشه را از سیاست جدا کند.

 
شما همان صفحات اول سایت وزارت خارجه آمریکا را که باز کنید می بینید که نوشته «fusing thought with action» «ما آمده ایم که اندیشه و عمل را با هم بیامیزیم.» بنابراین، اینکه بعضی ها می گویند سیاست خارجی اصلاً جای اندیشه نیست، حرف دقیقی نیست.
ادامه مطلب...
۱۴ مهر ۹۴ ، ۲۰:۵۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ققنوس بی بال در اوج آسمان

حسنک کجایی

حسنک دیگر نمی دود وپدرش یک موتور تیزرو خریده و یکسره با موتورش گاز می دهد وبه فکر پدرش نیست که باید بنزین را لیتر1000تومان بخرد. پدر حسنک با آنکه یارانه ی او و مادرش و مادر بزرگش را که  در خانه سالمندانست می گیرد هشتش گرو نهش است.

موی حسنک دیگر مثل پشم گوسفند نیست دیگر او به موهای خود ژل و واکس می زند . دیروزکه حسنک با کبری چت می کرد کبری  گفت  که تصمیم بزرگی گرفته است . کبری تصمیم داشت که دیگر حسنک را رها کند با او چت نکند زیرا که او با پترس چت می کرد . پترس هم با کامپیوتر خود چت می کرد . پترس دید که سد سوراخ شده است اما انگشت او به خاطر اینکه زیاد چت کرده بود درد می کرد او نمی دانست که سد تا چند لحظه دیگر می شکند. پترس در حال چت کردن غرق شد. .

برای مراسم دفن او کبری تصمیم گرفت که با قطار به سرزمین او سفر کند اما کوه روی ریل ریزش کرده بود. ریزعلی دید که کوه ریزش کرده اما حوصله نداشت او چراغ قوه داشت. ریزعلی سردش بود و نمیخواست لباسش را درآوردتازه نفت هم نداشت که روی لباسش بریزد.چند سال است که شهرشان گاز کشی شده  . قطار به سنگها برخوردکردو منفجر شد . کبری و مسافران قطار مردند . اما ریزعلی بدون توجه به خانه برگشت چون کاری از دستش بر نمی آمد . مبایلش خط نمی داد که حتی خبر دهد تازه دیشب تا دیر وقت با تلگرام پیام وفیلم دانلود می کرد. خانه ریزعلی مثل قبل پر از میهمان نیست سوت و کور شده. الان چند سالی است کوکب همسر ریزعلی مهمان ناخوانده ندارد حتی مهمان خوانده هم ندارد او حوصله مهمان ندارد زیرا با تبلت وکامپیوتر فیلم آشپزی دانلود می کند ولی همیشه غذا هایش می سوزد وریز علی مجبور است هر روز از هاداگ فروشی نزدیک خانه شان ساندویچ یا فلافل بخرد. او فامیلهای پولدار دارد او کلاس بالایی دارد او آخرین بار که گوشت خرید چوپان دروغگو به او گوشت خر فروخت اما او از چوپان دروغگو گله ای ندارد زیرا که آن روزها همه چوپان دروغگو را می شناختند و برای گوشت خرش از او گله ای نداشتند اگر آن روز چوپان دروغگو به خاطردروغهایش به کام گرگ شد .حالا به مردم ساندویج گوشت گربه می فروشند و دروغگویی هنرشده.

مریم هم که اقبلاً با اشتیاق گاوشان را به چرا می برد دیگربهانه می آورد که بابا شاخ های گاو را بریده واگر گرگ دوباره به من حمله کند حتماً این دفعه من را می خوره .او قصد دارد ساکن شهر شود و از امکانات فراوان شهر استفاده کند او بی خبر است که در شهر ها انسانهای گرگ صفت زیاد است.


  نمی دانم چرا در کتابهای دبستان ما دیگر آن داستانهای قشنگ وجود ندارد.

۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۰:۳۱ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ققنوس بی بال در اوج آسمان

رهسپارهفت شهرعشق

خط از ققنوس بی بال در اوج آسمان

۱۲ مهر ۹۴ ، ۰۹:۳۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ققنوس بی بال در اوج آسمان

نظرمسترهمفر انگلیسی درمورداجتهاد

اما قصه مذاهب چهارگانه: بیش از یک قرن پس از درگذشت پیامبر اسلام در میان اهل‏تسنن چهار عالم پدید آمدند:( ابو حنیفه، احمد بن‏حنبل، مالک و محمد بن‏ادریس شافعی)

برخی از خلیفه‏ ها به مسلمانان فرمان می‏دادند که باید یکی از چهار نفر را برای تقلید انتخاب کنند و هیچ کدام از عالمان پس از آنها حق اجتهاد در قرآن و سنت پیامبر را ندارند، این در واقع بستن دروازه اجتهاد بود.

نظرهمفردرمورداجتهاد

در واقع عامل جمود فکری مسلمانان همین بسته شدن دروازه اجتهاد است.

ادامه مطلب...
۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۱:۰۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ققنوس بی بال در اوج آسمان

چگونه برملت ها حکومت کنیم؟

یکبار موضوع اختلاف شیعه و سنی را با برخی از مسئولان وزارت(بریتانیا) در میان نهادم و گفتم:

اگر آنان زندگی(مسلمانان) را درمی‏ یافتند اختلافات را به یک سو می‏ نهادند و یکپارچه می‏ شدند، آن مسئول بر من بانگ زد

که تو باید آتش اختلاف را شعله‏ ور کنی نه آنکه در بین آنها وحدت کلمه ایجاد نمایی.!

بر همین اساس دبیرکل در یکی از جلساتی که پیش از سفر به عراق با من داشت گفت: همفر! بدان که انسانها از آن هنگام

که خدای متعال، هابیل و قابیل را آفرید تا آنگاه که مسیح باز گردد، به طور طبیعی اختلافاتی دارند:

1-اختلاف به سبب رنگ

2-اختلافات قبیله‏ای

3-اختلاف بر سر زمین

4-اختلافات قومی

5-اختلافات دینی

وظیفه تو در این سفر آن است که این اختلافها را در میان مسلمانان بازشناسی و کوههای آماده آتشفشان را بیابی

و اطلاعات دقیق آن را برای وزارت بفرستی، اگر بتوانی آتش اختلاف را شعله‏ور کنی، خدمت بزرگی به

بریتانیای کبیر کرده‏ای.

ما بریتانیاییها نمی‏توانیم در رفاه زندگی کنیم، مگر آنکه در همه مستعمرات آشوب و درگیری ایجاد کنیم، ...

و بجز این چگونه یک ملت کوچک خواهد توانست بر یک ملت بزرگ(مسلمانان) چیره شود

تو با تمام توان بکوش که راه نفوذی بیابی و اگر یافتی در آن وارد شو ...

مردم را بر این حکومتها بشورانی، مانند تمام انقلابهایی که در طول تاریخ، علیه حاکمان انجام شده است; اگر آنها از هم جدا شوند و با یکدیگر به درگیری بپردازند ما به آسانی خواهیم توانست بر آنان چیره شویم

۱۱ مهر ۹۴ ، ۱۰:۵۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
ققنوس بی بال در اوج آسمان