افرادی که مهاجرت به آمریکا برای آنها به رویا تبدیل شده، لاتاری را فرصت طلایی در رسیدن به آرمان شهر مطلوب خود می دانند و از این طریق هر ساله 5 هزار نفر ایرانی به آمریکا مهاجرت می کنند. در این بین استقبال گسترده دانشجویان از لاتاری، تأثیر منفی و معناداری را برای نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال دارد.
کد خبر: ۲۹۶۵۹۲
تاریخ: ۲۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۵۳
این روزها شاهد تبلیغ آشکار بخت آزمایی از طریق برنامه های تلویزیونی، حساب های بانکی، تماس های تلفنی، اشتراک های اینترنتی، خریدهای فروشگاهی و ... هستیم، که در واقع پشت پرده آن افراد و شرکت ها با تبلیغات پررنگ و لعاب خود به دنبال جذب مخاطبان و مشتریان بیشتری هستند. در طرف مقابل مخاطبان این تبلیغات با انگیزه های گوناگون چون یک شبه ره صد ساله را طی کردن و دستیابی به ثروت و هرآنچه دست یافتن به آن، برای آنها به آرزو تبدیل شده است، جذب شرکت در این جریان می شوند. لاتاری نیز بی شباهت به جریانی که در سطح داخلی به راه افتاده و به صورت افسارگسیخته ای به رشد خود ادامه می دهد نیست. هفته قبل زمان ثبت نام گرین کارت لاتاری 2018 آمریکا پایان یافت و گفته و شنیده ها حکایت از استقبال زیاد ایرانیان، به ویژه دانشجویان از این قرعه کشی دارد.
لاتاری گرین کارت آمریکا یک قرعه کشی است که هر سال توسط کنتاکی کونسولار امریکا انجام می شود و از میان متقاضیان به 55000 نفر ویزای اقامت دائم داده میشود؛ جذب شهروندان آمریکایی از میان ایرانیان که کارگردان آن، ایالات متحده آمریکاست و طبیعی است که جنبه های فرهنگی، اجتماعی و امنیتی موضوع از ابعاد گسترده تری برخوردار خواهد بود؛ پروژه ای که در سال 1990 توسط کنگره ایالات متحده کلید خورد و همانند نمونه داخلی آن در ایران با اقبال زیادی مواجه شده است. افرادی که مهاجرت به آمریکا برای آنها به رویا تبدیل شده، لاتاری را فرصت طلایی در رسیدن به آرمان شهر مطلوب خود می دانند و از این طریق هر ساله 5 هزار نفر ایرانی به آمریکا مهاجرت می کنند.
در این بین استقبال گسترده دانشجویان از لاتاری، تأثیر منفی و معناداری را برای نظام جمهوری اسلامی ایران به دنبال دارد. لذا لازم است چرایی این پدیده اجتماعی و ابعاد و زوایای پنهان و آشکار آن که متأسفانه توسط نهادهای فرهنگی و امنیتی مورد بی توجهی قرار گرفته است، مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد.
علل اقبال لاتاری در بین دانشجویان
بدون تردید، نیروی انسانی تحصیل کرده از عوامل مهم رشد و توسعه هر کشوری است؛ به گونه ای که با قاطعیت می توان گفت این عامل در صدر سایر عوامل قرار گرفته و کشورهایی به رشد و توسعه واقعی دست یافته اند که در کنار منابع خدادای، دانش و فناوری، نخست: نیروی انسانی با دانش بالا برخوردار بوده و دوم، از این نیروی متخصص به گونه مطلوب استفاده کرده اند.[1] پس با مهاجرت نیروی انسانی تحصیل کرده طبیعی است که کشور نمی تواند از این منبع سود ببرد. در کشور ما متأسفانه خروج مغزها و افراد تحصیل کرده بر اثر عوامل مختلف ایجاد و گسترش یافته است در یک تقسیم بندی می توان به دو عامل داخلی- رانشی و خارجی-کششی اشاره کرد:
الف) عوامل داخلی-رانشی
1- تغییر باورها و اعتقادات فرهنگی: با رویکردی فرهنگی و اجتماعی به مهاجرت می توان گفت بین تضعیف باورها و اعتقادات فرهنگی و ارزشی و تمایل به مهاجرت رابطه مثبتی وجود دارد. باورها و ارزش های حاکم بر اندیشه هر فردی، نقش مهمی در تصمیم گیری های آن فرد دارد. برای مثال طبق بررسی های صورت گرفته، دین داری سبب کاهش تمایل به مهاجرت می شود. همچنین افرادی که به فرهنگ خود دلبستگی بیشتری دارند، کمتر متمایل به ترک این تعلقات و جدایی از ارزش های خود دارند. با این حال در سال های اخیر با شدت یافتن برنامه نفوذ فرهنگ غربی، افراد و به ویژه طبقه تحصیل کرده بیشتر در معرض شیفتگی فرهنگ غربی قرار گرفته اند و افزایش مهاجرت و فرار نخبگان از شدت بیشتری برخوردار شده است.
2- بی توجهی به شأن علمی افراد تحصیل کرده: در کشورهای توسعه یافته معمولاً از طریق زمینه سازی و ایجاد قوانین موثر جهت حمایت از مبتکرین، متخصصین، صاحبان فکر و ایده و به طور کلی نخبگان و نوآوران جامعه، علم پروری را به ویژگی فرهنگی خود تبدیل کرده اند. توجه به حقوق مالکیت فکری در این کشورها، موجب تشویق، تقویت و اشاعه فعالیت ها و خلاقیت های علمی و کاهش انگیزه مهاجرت می شود. این در حالیست که در نظام جمهوری اسلامی ایران همچنان نواقص و ابهاماتی در قوانین و مقررات مربوط به حقوق مالکیت فکری وجود دارد و به تبع این مسئله نخبگانی که فضای مناسبی را برای فعالیت علمی خود نمی بینند دست به مهاجرت می زنند. البته قابل ذکر است افرادی که در قرعه کشی لاتاری شرکت می کنند، نیمی از آنها موفق به دریافت ویزا نمی شوند و این وضعیت تنها بیشتر به افزایش تب خروج از کشورها و توسعه فرهنگ آمریکا می انجامد تا نتایج عملی. مثلا در لاتاری 2017 که در سال 2016 نتایج آن اعلام شد، از بین هر 150 متقاضی، یک نفر ویزا دریافت کرد.
3- کمبود امکانات آکادمیک و رفاهی: شامل کمبود امکانات تخصصی- علمی، ناچیز بودن حقوق متخصصان در مقایسه با کشورهای پیشرفته، بی توجهی به رشد کیفی دانشگاه ها و ...
4- نقش دولت و نهادهای وابسته: مجموعه ای از محدودیت های ناشی از اقدامات و تصمیمات غلط دولت و نهادهای دولتی مرتبط با محافل آکادمیک چون: عدم اعطای مصونیت سیاسی و اجتماعی جهت اظهار نظرهای علمی و نیز حاکمیت گروه های سیاسی بر دانشگاه ها و مراکز علمی، عدم شایسته سالاری و واگذار کردن مشاغل به افراد کم صلاحیت یا فاقد صلاحیت، بوروکراسی و انحصارات دولتی به گونه ای که از یک طرف دولت به بهانه کوچک سازی، از جذب نخبگان سر باز می زند و از طرف دیگر از واگذاری فعالیت های کشور به بخش خصوصی سرپیچی می کند، تخصیص بودجه ناکافی به امر تحقیق و پژوهش سبب می شود عرصه برای نخبگان تنگ شود و اقدام به مهاجرت کنند.
ب) عوامل خارجی- کششی
1- استفاده از روند جهانی سازی در جهت جذب نخبگان: بر اساس طرفداران نظریه نظام جهانی والرشتاین، نظام سرمایه داری نیازمند انباشت سرمایه است و این هدف موجب جذب منابع کشورهای پیرامون به مرکز می شود. فرایند فرار مغزها نیز بخشی از فرایند انباشت سرمایه بشمار می رود. ناموزونی انباشت سرمایه، درجه توسعه و تجمع قابلیت فناوری، تراکم سرمایه انسانی برای کشور میزبان را به همراه دارد. [2]
2- برخورداری از امکانات علمی و رفاهی مطلوب: در اختیار داشتن امکانات رفاهی و پژوهشی، یکی از عوامل مهم جذب دانشجویان کشورهای مختلف از جمله ایران است. ایالات متحده با تکیه بر اقتصاد مبتنی بر دانش بر جذابیت خود برای مهاجران افزوده است.
3- تبلیغات گسترده: سیاست جذب نخبگان و مغزهای سایر کشورها، جزء سیاست های ثابت و پایدار کشورهای پیشرفته غرب به ویژه آمریکا بوده است. همچنین اقتضای سیاست های فرهنگی و اجتماعی غرب در تازه نگه داشتن ترکیب نژادی فراتر از نخبگان، جذب جمعیت و نیروی انسانی کشورهای دیگر را می طلبد و از دیرباز در دستور کار سیاست خارجی این کشور قرار داشته است. در همین راستا عامل تبلیغات که به صورت مستقیم و غیرمستقیم انجام می شود و با استفاده از تکنولوژی های جدید بر اثرگذاری خود افزوده است.
پیامدها و حواشی لاتاری
اقبال پدیده لاتاری در بین دانشجویان پیامدهایی برای کشور دارد، که به صورت تیتر وار می توان تاثیرات مخرب آن را به صورت زیر بیان نمود:
هدر رفتن هزینه آموزش، تضعیف رشد دانش، کاهش قابلیت جامعه برای کاربرد اندوخته های علمی در جهت حل مسایل و مشکلات، کاهش اندیشه های نو و خلاقانه، تضعیف سرمایه اجتماعی (اعتماد تعمیم یافته و احساس تعلق به جامعه)، تنزل توسعه اقتصادی، نارسایی در سیستم مدیریتی، گسترش شکاف بین کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته. افزون بر این، هر مهاجرت موفقیت آمیزی می تواند انگیزه مهاجرت در دیگران را تقویت کند [3] و به چالشی فراروی توسعه پایدار تبدیل شود. همچنین با این برون رفت، خلاقیت و نوآوری کم شده و مزیت های رقابتی کشورهای فوق الذکر از بین می رود و بدین ترتیب به سمت فقر پایدار پیش خواهد رفت.
راه کارها
با توجه به تمامی مطالب فوق ضرورت تدوین یک استراتژی ملی برای ایجاد فضای علمی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی مناسب برای جذب و حفظ این قشر از افراد جامعه ضرورتی عاجل به نظر می رسد. برخی از راه کارهایی که به عنوان بخشی از این استراتژی باید مورد عنایت قرار گیرد عبارتند از:
- توجه به متغیر هویتی از سوی مسئولان در کشور: هویت ملی بر اساس سه معیار آمادگی برای جنگیدن برای کشور، افتخار به ایرانی بودن و پایبندی دینی ارزیابی شده است. تاثیر بازدارنده دینی بر مهاجرت به دو صورت قابل توضیح است. مهاجرت به خارج از کشور تا حدی ملازم انطباق با شرایط فرهنگی کشور مقصد است. افرادی که به رعایت هنجارها و قواعد دینی در زندگی شخصی خود اهمیت می دهند، نسبت به آمیختگی فرهنگی با غیرمسلمانان ها- به خصوص به خاطر ملاحظات تربیتی فرزندان- با احتیاط برخورد می کنند. همچنین بین آمادگی جنگیدن برای وطن و افتخار به ایرانی بودن و تمایل به مهاجرت نیز رابطه منفی وجود دارد.
- ارتقا امکانات آکادمیک و رفاهی: در کنار تقویت هویت ملی در بین نیروهای تحصیل کرده، راه کار دیگر توجه به نیازهای علمی و رفاهی فارغ التحصیلان است. به این صورت که دولت بر اساس نیازهایی که دارد، اقدام به تربیت و آموزش کادر مجرب کند و در مقابل تعهد کند که فارغ التحصیلان تربیت یافته کار مناسب واگذار نماید. تأسیس مراکز کاریابی، گسترش ارتباط صنعت و دانشگاه، تأسیس شهرک هایی برای محققان و تأمین همه نیازهای علمی، تحقیقاتی، مادی و معنوی آنها، تخصیص بودجه و امکانات ویژه برای دانشگاه ها نیز از مواردی است که باید مورد توجه باشد.
- افزایش تعاملات اقتصادی مابین کشورهای اسلامی: کشورهای اسلامی برای از بین بردن شکاف فناوری مابین خود و کشورهای توسعه یافته و همچنین افزایش نقش آفرینی در اقتصاد جهانی باید با از بین بردن عوامل دافعه در داخل کشور شرایط را برای فعالیت و نقش آفرینی نخبگان و نوآوران فراهم کنند. همچنین به منظور افزایش مزیت های نسبی، قدرت رقابت پذیری و در نهایت کاهش عوامل دافعه مهاجرت، لازم است تا کشورهای فوق الذکر تعاملات اقتصادی مابین خود را افزایش دهند. تعاملات اقتصادی و ایجاد وحدت بین کشورهای فوق الذکر باعث می شود تا در اقتصاد جهانی با قدرت و نفوذ بیشتری ظاهر شده و فرایند توسعه با سرعت بیشتر طی شود. [4]
- حمایت از حقوق مالکیت فکری: نظر به اینکه دست یابی به رشد فناوری و اقتصاد دانش بنیان در گرو توجه به مولفه های دانش نظیر نوآوری، تحقیق و توسعه و جذب نخبگان می باشد، بهبود فضای نوآوری در کشورهای در حال توسعه از طریق زمینه سازی و ایجاد قوانین موثر جهت حمایت از مبتکرین، متخصصین، صاحبان فکر و ایده، طرح، علائم و تألیفات و به طور کلی نخبگان و نوآوران جامعه می باشد. چرا که حمایت از حقوق مالکیت فکری موجب تشویق، تقویت و اشاعه ی فعالیت ها و خلاقیت های علمی، تحقیقاتی، صنعتی، فکری و هنری و در نهایت باعث افزایش قابلیت تولید نوآوری و کاهش شکاف نوآوری مابین کشورها خواهد شد. [5]
منابع:
[1] حاتمی، علی، جهانگیر جهانگیری و سجاد فتاحی، (1391)، بررسی عوامل مرتبط با گرایش دختران تحصیل کرده به مهاجرت به خارج از کشور: "مطالعه موردی دانشجویان دختر مراجعه کننده به مراکز اعزام به خارج دانشجو شهر شیراز"، فصلنامه جامعه شناسی زنان، شماره 2،ص 56.
[2] همان، ص61.
[3] همان، ص56.
[4] شاه آبادی، ابولفضل و آمنه جامه بزرگی، (1391)، تاثیر مهاجرت نخبگان نوآوری، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی، ص 150.
[5] همان ص155.