ابو عثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشکى را گرفت و تکان داد تا تمام برگهایش فرو رفت ، سپس رو به من کرد و گفت سئوال نکردى چرا این کار را کردم .
گفتم : بگو ببینم منظورت چه بود؟
گفت : این همان کارى بود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) انجام داد هنگامى که خدمتش زیر درختى نشسته بودم ، سپس پیامبر این سؤ ال را از من کرد و گفت سلمان نمى پرسى چرا چنین کردم ؟ من عرض کردم بفرمائید چرا؟

فرمود: ان المسلم اذا توضا فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطایاه کما تحات هذا الورق ثم قرء هذه الایة و اقم الصلوة …:

هنگامى که مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد، سپس نمازهاى پنجگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همانگونه که برگهاى این شاخه فرو ریخت ، سپس همین آیه (اقم الصلوة …) را تلاوت فرمود

چه امیدى از این بیشتر که انسان بداند هر گاه پاى او بلغزد و یا هوى و هوس بر او چیره شود (بدون اینکه اصرار بر گناه داشته باشد پایش به گناه کشیده شود) هنگامى که وقت نماز فرا رسید، وضو گرفت و در پیشگاه معبود به راز و نیاز برخاست احساس شرمسارى که از لوازم توجه به خدا است نسبت به اعمال گذشته به او دست داد گناه او بخشوده مى شود و ظلمت و تاریکیش از قلب او بر مى خیزد.

وَأَقِمِ الصَّلَاةَ طَرَفَیِ النَّهَارِ وَزُلَفًا مِنَ اللَّیْلِ إِنَّ الْحَسَنَاتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئَاتِ ذَلِکَ ذِکْرَى لِلذَّاکِرِینَ ﴿۱۱۴﴾

نماز را در دو طرف روز و اوائل شب برپا دار، چرا که حسنات، سیئات (و آثار آنها را) بر طرف می‏سازند، این تذکری است برای آنها که اهل تذکرند. (۱۱۴)

((نماز)) و ((صبر)).
در این آیات ، انگشت روى دو دستور از مهمترین دستورات اسلامى که در واقع روح ایمان و پایه اسلام است گذارده شده :
نخست فرمان به اقامه نماز داده مى گوید: نماز را در دو طرف روز، و در اوائل شب بر پا دار (و اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ).
ظاهر تعبیر طرفى النهار (دو طرف روز) این است که نماز صبح و مغرب را بیان مى کند، که در دو طرف روز قرار گرفته و ((زلف )) که جمع ((زلفه )) به معنى نزدیکى است به قسمتهاى آغاز شب که نزدیک به روز است گفته مى شود بنا بر این منطبق بر نماز عشا مى گردد.
همین تفسیر در روایات ائمه اهلبیت (علیهمالسلام ) نیز وارد شده که آیه فوق اشاره به سه نماز (صبح و مغرب و عشا) است .
در اینجا این سؤ ال پیش مى آید که چرا از نمازهاى پنجگانه تنها در اینجا اشاره به سه نماز صبح و مغرب و عشا شده و از نماز ظهر و عصر سخن به میان نیامده است .

پیچیده بودن پاسخ این سؤ ال سبب شده است که بعضى از مفسران ((طرفى النهار)) را آنچنان وسیع بگیرند که هم نماز صبح و هم ظهر و عصر و هم مغرب را شامل شود و با تعبیر به ((زلفا من اللیل )) که اشاره به نماز عشا است همه نمازهاى پنجگانه را در بر مى گیرد.
ولى انصاف این است که ((طرفى النهار)) تاب چنین تفسیرى را ندارد مخصوصا با توجه به اینکه مسلمانان صدر اول مقید بودند که نماز ظهر را در اول وقت و نماز عصر را حدود نیمه وقت (میان ظهر و غروب آفتاب ) انجام دهند.
تنها چیزى که مى توان اینجا گفت این است که در آیات قرآن گاهى هر پنج نماز ذکر شده مانند اقم الصلوة لدلوک الشمس الى غسق اللیل و قرآن الفجر (اسراء - 78) و گاهى سه نماز مانند آیه مورد بحث و گاهى تنها یک نماز ذکر شده است ، مانند حافظوا على الصلوات و الصلوة الوسطى و قوموا لله قانتین (بقره - 238).
بنابراین لزومى ندارد که در هر مورد هر پنج نماز با یکدیگر ذکر شود بخصوص اینکه گاهى مناسبات ایجاب مى کند که تنها روى نماز ظهر (صلوة وسطى ) به خاطر اهمیتش تکیه شود، و گاهى روى نماز صبح و مغرب و عشا که گاهى بخاطر خستگى و یا خواب ممکن است در معرض فراموشى قرار گیرد.
سپس براى اهمیت نماز روزانه خصوصا و همه عبادات و طاعات و حسنات عموما چنین مى گوید: ((حسنات ، سیئات را از میان مى برند)) (ان الحسنات یذهبن السیئات ).
((و این تذکر و یادآورى است براى آنها که توجه دارند)) (ذلک ذکرى للذاکرین ).
آیه فوق همانند قسمتى دیگر از آیات قرآن تاثیر اعمال نیک را در از میان بردن آثار سوء اعمال بد بیان مى کند، در سوره نساء آیه 31 مى خوانیم ان تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه نکفر عنکم سیئاتکم : ((اگر از گناهان بزرگ دورى کنید گناهان کوچک شما را مى پوشانیم )).
و در آیه (7 عنکبوت ) مى خوانیم و الذین آمنوا و عملوا الصالحات لنکفرن عنهم سیئاتهم : ((کسانى که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دارند گناهان آنانرا مى پوشانیم )).
و به این ترتیب اثر خنثى کننده گناه را در طاعات و اعمال نیک تثبیت مى کند.
از نظر روانى نیز شک نیست که هر گناه و عمل زشتى ، یک نوع تاریکى در روح و روان انسان ایجاد مى کند که اگر ادامه یابد اثرات آنها متراکم شده ، به صورت وحشتناکى انسان را مسخ مى کند.
ولى کار نیک که از انگیزه الهى سر چشمه گرفته به روح آدمى لطافتى مى بخشد که آثار گناه را مى تواند از آن بشوید و آن تیرگیها را به روشنائى مبدل سازد.
اما از آنجا که جمله فوق (ان الحسنات یذهبن السیئات ) بلا فاصله بعد از دستور نماز ذکر شده یکى از مصداقهاى روشن آن ، نمازهاى روزانه است و اگر مى بینیم در روایات تنها تفسیر به نمازهاى روزانه شده دلیل بر انحصار نیست ، بلکه همانگونه که بارها گفته ایم بیان یک مصداق روشن قطعى است .


اهمیت فوق العاده نماز
در روایات متعددى که ذیل آیات فوق از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و ائمه معصومین (علیهم السلام ) نقل شده تعبیراتى دیده مى شود که از اهمیت فوق العاده نماز در مکتب اسلام پرده بر مى دارد.
ابو عثمان مى گوید: من با سلمان فارسى زیر درختى نشسته بودم ، او شاخه خشکى را گرفت و تکان داد تا تمام برگهایش فرو رفت ، سپس رو به من کرد و گفت سئوال نکردى چرا این کار را کردم .
گفتم : بگو ببینم منظورت چه بود؟
گفت : این همان کارى بود که پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) انجام داد هنگامى که خدمتش زیر درختى نشسته بودم ، سپس پیامبر این سؤ ال را از من کرد و گفت سلمان نمى پرسى چرا چنین کردم ؟ من عرض کردم بفرمائید چرا؟

فرمود: ان المسلم اذا توضا فاحسن الوضوء ثم صلى الصلوات الخمس تحاتت خطایاه کما تحات هذا الورق ثم قرء هذه الایة و اقم الصلوة …:

هنگامى که مسلمان وضو بگیرد و خوب وضو بگیرد، سپس نمازهاى پنجگانه را بجا آورد، گناهان او فرو مى ریزد، همانگونه که برگهاى این شاخه فرو ریخت ، سپس همین آیه (اقم الصلوة …) را تلاوت فرمود. <104> 
در حدیث دیگرى از یکى از یاران پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) بنام ((ابى امامه )) مى خوانیم که مى گوید:

روزى در مسجد خدمت پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نشسته بودیم که مردى آمد و عرض ‍ کرد یا رسول الله من گناهى کرده ام که حد بر آن لازم مى شود، آن حد را بر من اجرا فرما، فرمود:

 آیا نماز با ما خواندى ؟ عرض کرد آرى ، اى رسولخدا، فرمود: خداوند گناه تو - یا حد تو - را بخشید. <105> 
و نیز از على (علیه السلام ) نقل شده که مى فرماید: با رسولخدا در مسجد در انتظار نماز بودیم که مردى برخاست و عرض کرد: اى رسولخدا من گناهى کرده ام پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) روى از او برگرداند، هنگامى که نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن اول را تکرار کرد، پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمود:

آیا با ما این نماز را انجام ندادى ؟ و براى آن بخوبى وضو نگرفتى ؟ عرض کرد: آرى ، فرمود این کفاره گناه تو است !. <106> 

و نیز از على (علیه السلام ) از پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) نقل شده که فرمود:

 انما منزلة الصلوات الخمس لامتى کنهر جار على باب احدکم فما یظن احدکم لو کان فى جسده درن ثم اغتسل فى ذلک النهر خمس مرات کان یبقى فى جسده درن فکذلک و الله الصلوات الخمس لامتى :
نمازهاى پنجگانه براى امت من همچون یک نهر آب جارى است که بر در خانه یکى از شما باشد، آیا گمان مى کنید اگر کثافتى در تن او باشد و سپس پنج بار در روز در آن نهر غسل کند آیا چیزى از آن بر جسد او خواهد ماند (مسلمانه ) همچنین است بخدا سوگند نمازهاى پنجگانه براى امت من . <107> 
...

در تفسیر آیه مورد بحث حدیث جالبى از على (علیه السلام ) به این مضمون نقل شده است که روزى رو به سوى مردم کرد و فرمود: به نظر شما امید بخشترین آیه قرآن کدام آیه است ؟

 بعضى گفتند آیه ان الله لا یغفر ان یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء (خداوند هرگز شرک را نمى بخشد و پائین تر از آن را براى هر کس که بخواهد مى بخشد).

امام فرمود: خوب است ، ولى آنچه من میخواهم نیست ، بعضى گفتند آیه و من یعمل سوء او یظلم نفسه ثم یستغفر الله یجد الله غفورا رحیما (هر کس عمل زشتى انجام دهد یا بر خویشتن ستم کند و سپس از خدا آمرزش بخواهد خدا را غفور و رحیم خواهد یافت )

 امام فرمود خوبست ولى آنچه را مى خواهم نیست .
بعضى دیگر گفتند آیه قل یا عبادى الذین اسرفوا على انفسهم لا تقنطوا من رحمة الله (اى بندگان من که اسراف بر خویشتن کرده اید از رحمت خدا مایوس نشوید)

فرمود خوبست اما آنچه مى خواهم نیست !
بعضى دیگر گفتند آیه و الذین اذا فعلوا فاحشة او ظلموا نفسهم ذکروا الله فاستغفروا لذنوبهم و من یغفر الذنوب الا الله (پرهیزکاران کسانى هستند که هنگامى که کار زشتى انجام مى دهند یا به خود ستم مى کنند به یاد خدا مى افتند، از گناهان خویش آمرزش مى طلبند و چه کسى است جز خدا که گناهان را بیامرزد)

 باز امام فرمود خوبست ولى آنچه مى خواهم نیست .
در این هنگام مردم از هر طرف به سوى امام متوجه شدند و همهمه کردند فرمود:

چه خبر است اى مسلمانان ؟ عرض کردند: به خدا سوگند ما آیه دیگرى در این زمینه سراغ نداریم .
امام فرمود: از حبیب خودم رسولخدا شنیدم که فرمود:

امید بخشترین آیه قرآن این آیه است و اقم الصلوة طرفى النهار و زلفا من اللیل ان الحسنات یذهبن السیئات ذلک ذکرى للذاکرین . <108> 
البته همانگونه که در ذیل آیه 48 سوره نساء گفتیم در حدیث دیگرى آمده است که امید بخشترین آیه قرآن : آیه ((ان الله لا یغفران یشرک به و یغفر ما دون ذلک لمن یشاء)) مى باشد.
اما با توجه به اینکه هر یک از این آیات به زاویه اى از این بحث نظر دارد و یک بعد از ابعاد آنرا بیان مى کند، تضادى با هم ندارد:
در واقع آیه مورد بحث از کسانى سخن مى گوید که نمازهاى خود را به خوبى انجام مى دهند، نمازى با روح و با حضور قلب که آثار گناهان دیگر را از دل و جانشان مى شوید.
اما آیه دیگر از کسانى سخن مى گوید که داراى چنین نمازى نیستند و تنها از در توبه وارد مى شوند پس این آیه براى این گروه و آن آیه براى آن گروه امید بخش ترین آیه است .
چه امیدى از این بیشتر که انسان بداند هر گاه پاى او بلغزد و یا هوى و هوس بر او چیره شود (بدون اینکه اصرار بر گناه داشته باشد پایش به گناه کشیده شود) هنگامى که وقت نماز فرا رسید، وضو گرفت و در پیشگاه معبود به راز و نیاز برخاست احساس شرمسارى که از لوازم توجه به خدا است نسبت به اعمال گذشته به او دست داد گناه او بخشوده مى شود و ظلمت و تاریکیش از قلب او بر مى خیزد.
به دنبال برنامه انسانساز نماز و بیان تاثیرى که حسنات در زدودن سیئات دارد در آیه بعد فرمان به ((صبر)) مى دهد، و مى گوید: ((شکیبا باش که خدا اجر نیکوکاران را ضایع نمى کند)) (و اصبر فان الله لا یضیع اجر المحسنین ).
گرچه بعضى از مفسران خواسته اند معنى صبر را در اینجا محدود به مورد نماز و یا اذیت و آزارهاى دشمنان در برابر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) کنند.
ولى روشن است که هیچگونه دلیلى بر محدود ساختن معنى صبر، در آیه مورد بحث نداریم بلکه یک مفهوم کلى و جامع را در بر دارد که هر گونه شکیبائى را در برابر مشکلات ، مخالفتها، آزارها، هیجانها، طغیانها و مصائب گوناگون را شامل مى شود و ایستادگى در برابر تمام این حوادث در مفهوم جامع صبر مندرج است .
((صبر)) یک اصل کلى و اساس اسلامى است که در موردى از قرآن با نماز همراه ذکر شده است شاید به این دلیل که نماز در انسان ((حرکت )) مى آفریند و دستور صبر، مقاومت ایجاب مى کند، و این دو یعنى ((حرکت )) و ((مقاومت )) هنگامى که دست به دست هم دهند عامل اصلى هر گونه پیروزى خواهند شد.
اصولا هیچگونه نیکى بدون ایستادگى و صبر ممکن نیست ، چون بپایان رساندن کارهاى نیک حتما استقامت لازم دارد، و به همین جهت در آیه فوق به دنبال امر به صبر مى فرماید خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمى کند، یعنى نیکوکارى بدون صبر و ایستادگى میسر نیست .
ذکر این نکته نیز لازم است که مردم در برابر حوادث ناگوار به چند گروه تقسیم مى شوند.
1 - گروهى فورا دست و پاى خود را گم مى کنند و به گفته قرآن بنا بر جزع و فزع مى گذارند اذا مسه الشر جزوعا (معارج - 20).
2 - گروه دیگرى دست و پاى خود را گم نمى کنند و با تحمل و برد بارى در برابر حادثه مى ایستند.
3 - گروه دیگرى هستند که علاوه بر تحمل و برد بارى ، شکر گزارى هم دارند.
4 - گروه دیگرى هستند که در برابر اینگونه حوادث عاشقانه به تلاش
و کوشش بر مى خیزند و براى خنثى کردن اثرات منفى حادثه ، طرح ریزى مى کنند، جهاد و پیکار خستگى ناپذیر به خرج مى دهند و تا مشکل را از پیش پا بر ندارند آرام نمى گیرند.
خداوند به چنین صابرانى وعده پیروزى داده (ان یکن منکم عشرون صابرون یغلبوا ماتین - انفال : 65).
و نعمتهاى بهشتى را پاداش سراى دیگر آنها شمرده (و جزا هم بما صبروا جنة و حریرا - انسان : 12).