در این مناظره، دو نفر بیش از بقیه در میدان بودند (جهانگیری و قالیباف)، دو نفر کمی عقب تر ایستادند (روحانی و روئیسی) و دو نفر هم از قبل بازنده بودند (هاشمی طبا و میرسلیم) اما هنوز دو مناظره اصلی تر مانده است: مناظرات سیاسی و اقتصادی. باید صبر کرد و دید.
پایگاه بصیرت / گروه سیاسی/ یحیی رضوانی
۳هفته مانده برگزاری انتخابات دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، اولین مناظره ۶ کاندیدا با موضوع اجتماعی، جمعه گذشته در استودیوی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران برگزار شد. مناظره ای که حاشیه هایش چند روز قبل از برگزاری آن، آغاز شده بود.
اگر کمی به عقب تر برگردیم، در سال های جنگ تحمیلی، حسن روحانی از فرماندهان اصلی ستادی جنگ و قالیباف از فرماندهان لشکر (و به اصطلاح عملیاتی) بود. همان روحیات، این بار در مناظره هم خودش را نشان می داد. در واقع حملات روحانی، ستادی و حملات قالیباف عملیاتی بود.
در حملات عملیاتی، وقتی نیرو بی محابا به دل دشمن حمله میبرد، لاجرم ممکن است ضربه هم بخورد و به عقب برگردد اما مجددا حمله می کند و علی رغم این زد و خورد ها در میدان می ماند.
قالیباف که حالا برای سومین بار (و احیانا آخرین بار) خودش را برای احراز پست ریاست جمهوری در معرض رای مردم قرار داده، می داند که چیزی برای از دست دادن ندارد و هرآنچه در توان دارد، در این دوره به کار خواهد گرفت. اما این بار علی رغم انتظار افکار عمومی، رقیب اصلی او روحانی نبود.
روحانی با روحیه عصبی، دستهایی که می لرزید و روحیه تهاجی سال ۹۲ را نداشت، نمایش ضعیفی از خود به جای گذاشت؛ نتوانست از عملکرد دولتش به خوبی دفاع کند و نهایتا در راند آخر که کمی بیش از یک دقیقه وقت داشت، حتی نتوانست جواب حملات قالیباف را بدهد و با عصبانیت، حدود ۲ دقیقه هم بیش از سهم خودش صحبت کرد.
اولین حاشیه با خبری شروع شد که حکایت از درخواست برخی افراد مبنی بر زنده نبودن برنامه داشت.
این موضوع موج گسترده ای از اعتراضات را در میان فعالان سیاسی و افکار عمومی برانگیخت و تقریبا تمامی کاندیداهای مطرح بلافاصله موضعگیری کرده و اعلام کردند که از نگاه آنها، مناظرات باید زنده باشد اما اظهارات عبدالرضا رحمانی فضلی وزیر کشور دولت یازدهم در جمع خبرنگاران، این شائبه را پررنگ تر کرد که دولتی ها چندان مخالف زنده نبودن مناظرات هم نیستند.
به هر حال با فشار رسانهها و افکار عمومی، نهایتا تصمیم بر زنده بودن مناظرات به سبک و سیاقی شبیه آنچه در سال ۹۲ با ۸ کاندیدا شاهد بودیم، گرفته شد.
مناظره اول قبل از اجرا، یک حاشیه دیگر هم داشت و آن اظهار نظر عجیب و غریب و البته توهینآمیز حسام الدین آشنا مشاور حسن روحانی در جلسهای در دانشکده صداوسیما بود که می گفت سوالات باید قبل از طرح در برنامه مناظره، به کاندیداها داده شود و البته در سخنی عجیب تر، ضمن انتقاد از عملکرد بعضا منفعلانه مجری های صداوسیما در برابر کاندیداها گفت: باید مجری هایی تربیت شوند که کاندیداها مثل سگ از آنها بترسند.
این سخن آشنا بازتاب زیادی در افکار عمومی داشت و نهایتا علی رغم تلاش سایت رسمی دولت برای مبرا کردن مشاور روحانی از این توهین، آشنا مجبور به عذرخواهی شد.
البته او انتقادات دیگری را هم معطوف به مناظرات می کرد مثلا مدعی بود صداوسیما نمی تواند طرح کننده سوالات از کاندیداها باشد.
نهایتا با تمامی این حاشیه ها نخستین مناظره در روز جمعه برگزار شد. البته علی رغم اینکه قرار بود موضوع مناظره «فرهنگی-اجتماعی» باشد، اما در آخرین دقایق «فرهنگ» کنار گذاشته شد و برنامهای هم که قرار بود ساعت ۱۶ آغاز شود، با نیم ساعت تأخیر شروع شد.
کاندیداها یکی پس از دیگری (حدود یک ساعت و نیم مانده به آغاز مناظره) وارد جام جم شدند که اولین آنها میرسلیم و آخرین نفر هم روحانی بود که حدود ۵۰ دقیقه قبل از آغاز مراسم خودش را به صداوسیما رساند.
روحانی در ابتدای ورود، علی رغم دیگر کاندیداها قدری عصبی نشان داد. مکث کوتاهی در برابر خبرنگاران کرد و با ورود به سالن انتظار هم مصافحه نیم بندی با کاندیداها داشت.
طبق قرعه کشی پیش از برنامه، شماره صندلی ها به ترتیب زیر انتخاب شد:
۱- مصطفی هاشمی طبا
۲- حسن روحانی
۳- محمدباقر قالیباف
۴- اسحاق جهانگیری
۵- سید ابراهیم رئیسی
۶- مصطفی میرسلیم
بنا بر این، باقر قالیباف به عنوان یکی از اصلی ترین رقبای دولت (که با دوکاندیدای روحانی به عنوان نامزد اصلی و جهانگیری به عنوان نامزد پوششی در عرصه انتخابات وارد شدند) در میان این دو نفر نشست.
هر کدام ار نامزدها بنا بر قرعه، ۴ دقیقه وقت داشتند تا به سوالی که آن هم به قید قرعه از آنها پرسیده میشد، پاسخ گفته و بعد نامزدهای دیگر هرکدام ۲ دقیقه او را نقد کرده و نهایتا ۵ دقیقه نامزد اول وقت داشت تا از خودش دفاع کند.
به ترتیب: میرسلیم، رئیسی، هاشمی طبا، روحانی، جهانگیری و قالیباف پشت تریبون قرار گرفتند و مناظره از نیمه دوم به بعد وارد مباحث جنجالی شد.
واضح است که در این دوره از انتخابات، روحانی و جهانگیری از یک طرف و قالیباف و رئیسی از طرف دیگر رقبای اصلی یکدیگر هستند.
ابراهیم رئیسی در این میان عملکردی اخلاق مدارانه تر نسبت به بقیه داشت. وی پس از اعلام آمادگی و مطرح شدن به عنوان یکی از کاندیداهای مخالف دولت، آماج حملات مخالفینش و هواداران دولت قرار گرفت. این حملات بسیار گسترده بود و برخی مقاطع خدمتی رئیسی را در بر میگرفت و حتی کار به مباحث خانوادگی او نیز کشیده شد.
اما در جریان مناظره، وقتی دولتی ها خیالشان از اخلاق مداری رئیسی راحت شد، تمام تمرکز خود را معطوف به حمله به قالیباف کردند. قالیباف مثل گذشته، اولین حمله را خودش آغاز کرده بود.
اگر کمی به عقب تر برگردیم، در سال های جنگ تحمیلی، حسن روحانی از فرماندهان اصلی ستادی جنگ و قالیباف از فرماندهان لشکر (و به اصطلاح عملیاتی) بود. همان روحیات، این بار در مناظره هم خودش را نشان می داد. در واقع حملات روحانی، ستادی و حملات قالیباف عملیاتی بود.
در حملات عملیاتی، وقتی نیرو بی محابا به دل دشمن حمله میبرد، لاجرم ممکن است ضربه هم بخورد و به عقب برگردد اما مجددا حمله می کند و علی رغم این زد و خورد ها در میدان می ماند.
قالیباف که حالا برای سومین بار (و احیانا آخرین بار) خودش را برای احراز پست ریاست جمهوری در معرض رای مردم قرار داده، می داند که چیزی برای از دست دادن ندارد و هرآنچه در توان دارد، در این دوره به کار خواهد گرفت. اما این بار علی رغم انتظار افکار عمومی، رقیب اصلی او روحانی نبود.
روحانی با روحیه عصبی، دستهایی که می لرزید و روحیه تهاجی سال ۹۲ را نداشت، نمایش ضعیفی از خود به جای گذاشت؛ نتوانست از عملکرد دولتش به خوبی دفاع کند و نهایتا در راند آخر که کمی بیش از یک دقیقه وقت داشت، حتی نتوانست جواب حملات قالیباف را بدهد و با عصبانیت، حدود ۲ دقیقه هم بیش از سهم خودش صحبت کرد.
قالیباف در بخشی از مناظره، موضوع وعده های روحانی در سال ۹۲ مبنی بر اشتغالزایی و وعده ۱۰۰ روزه را مطرح کرد و وقتی روحانی این اظهارات را دروغ خواند، قالیباف (که جزو موافقین تنفس ۱۵ دقیقه ای در میانه مناظره بود) از این فرصت استفاده کرده و پرینت اظهارات گذشته روحانی را از سایت خود روحانی، مقابل دوربین گرفت و حتی این پرینت را به خود او هم داد که در واقع تیر آخر بر پیکر روحانی در پایان مناظره بود.
قالیباف البته در این مناطره عصبی بود و عصبیت خودش را هم بخوبی مانند روحانی نشان می داد ولی طبیعی است که روحانی به عنوان رئیس جمهور مستقر، توان کمتری در حمله دارد و می بایست بیشتر از عملکرد خودش دفاع کند اما قالیباف این معذوریت را نداشت. (مانند روحانی در سال۹۲)
قالیباف در مناظره نشان داد که اگر می خواهد در کارزار انتخابات دوازدهم موفق شود، باید در میانه میدان بماند حتی اگر ضرباتی هم بخورد. او میداند که با کنار ایستادن، حتی اگر کاپ اخلاق را هم ببرد، پیروز نخواهد شد.
در این طرف میدان و در بین نامزدهای دولتی، اما برنده اصلی اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی در دولت بود که به عنوان کاندیدای پوششی یا مکمل پای در عرصه انتخابات گذاشت.
ورود جهانگیری با عنوان کاندیدای پوششی، البته برای او کم حاشیه نبود. این برای اولین بار بود که رئیس جمهور مستقر، برای شرکت در انتخابات دور دوم، یک نفر کمک با خودش میآورد و به اعتقاد بسیاری، همین موضوع نشانه ای بر ناتوانی روحانی در دفاع از عملکردی بود که رقبایش آن را بسیار ضعیف میدانستند.
در این مناظره بود که انتخاب هوشمندانه جهانگیری خودش را به خوبی نشان داد. جهانگیری چهره ای اقتصادی با سوابق زیاد در دولت های کارگزاران و اصلاحات است که می توانست روحانی را خصوصا در ارائه آمار و حملات به دو رقیب اصلی، کمک کند.
جهانگیری در این مناظره بسیار فراتر از آنچه دیگران فکر می کردند ظاهر شد به گونه ای که روحانی کاملا به حاشیه رفت و جهانگیری و قالیباف به عنوان رقبای اصلی مطرح شدند.
جهانگیر در پاسخ به این جمله قالیباف که او را دستاویز سیاسی روحانی خطاب کرد با صراحت گفت من کاندیدای جبهه اصلاح طلبان هستم و از جانب این جبهه کاندیدا شده ام.
این موضوع زنگ خطر را برای روحانی هم به صدا در آورد که نکند کسی که قرار بود از طرف او به خواستگاری دختری برود، خودش دل به طرف باخته او را به عقد خود درآورد.
خصوصا اینکه بعد از انجام مناظره، هم اصلاح طلبان جان تازه ای گرفتند و هم حتی بسیاری از طرفداران دولت بی میل نیستند که روحانی به نفع جهانگیری کنار برود.
به هرحال در این مناظره، دو نفر بیش از بقیه در میدان بودند (جهانگیری و قالیباف)، دو نفر کمی عقب تر ایستادند (روحانی و روئیسی) و دو نفر هم از قبل بازنده بودند (هاشمی طبا و میرسلیم) اما هنوز دو مناظره اصلی تر مانده است: مناظرات سیاسی و اقتصادی.
باید صبر کرد و دید.