به گزارش بصیر سبزوار، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در روزهای گذشته در پی عصبانیت ها یی اعلام کرد که-«بعضیها هم اصلاً آن موقعها نبودند و در کوچههای روستاهایشان میگشتند، ولی الآن آمدهاند و انقلابی شدهاند.»توهینی بزرگ به روستائیان و تمام روستا زادگان انجام داد.
در ابتدا پاسخ به چند سوال لازم است که زاده شدن در روستا و یا زندگی در ان چه تاثیر بر افراد خواهد داشت که براثر آن نتوان برای انقلاب کاری کرد؟ آیا شما روستاییان را تنها برای کار در باغ های پسته مناسب می بینید و اظهار نظر در مورد انقلاب کار مرفهینی است که از رنج و سختی کار کردن هیچ بهره ای نبرده اند؟ آیا زندگی در شهر و نزدیک تر بودن به مرکز این حق را ایجاد خواهد کرد که سهم بیشتری از انقلاب داشته باشیم؟
همانطور بنیان گذار انقلاب اسلامی در مورد مستضعفین جامعه بیان کرده اند این طبقات تا آخرین قدم به عنوان نیروهای وفادار به مبارزه و گردانندگان و بر پا دارندگان واقعی انقلاب ها محسوب می شوند و خط اصولی جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی، خط دفاع از مستضعفین و احقاق حقوق فقرا در جوامع بشری است.
آیا گشتن در کوچه های روستا چه تاثیراتی را بر افراد گذاشته است که بیش از دو سوم از شهدای یک شهرساکن از همین روستاها برای دفاع از انقلاب به جبهه ها رفتند و جان خود را برای برقرار ماندن جمهوری اسلامی تقدیم کردند.
آن زمانی که روستایی ها اندک محصول در جهت حفظ انقلاب بدون تکلف اهدا کردند برخی از شهرنشینان فرزندان خود را از رفتن به جبهه منع کردند و تحصیل را مقدم بر آدم کشی دانستند تا امروز فخرشان زندگی در شهر و تحصیلات عالیه باشد و روستایی را قشری بدانند که از انقلاب سهمی نخواهد داشت.
حال باید دید که ملاک برای انقلابی بودن چیست زندگی در شهر و یا گشتن در کوچه های روستا ؟ همانطور که از بیانات بنیانگذار انقلاب برمی آید ایشان فرمودند: نهضت ما هم با مستضعفین پیش رفت، مستکبرین یا فرار کردند یا در منازل خود نشستند. آنهایی که امروز برای استفاده نامشروع می خواهند سر این سفره بنشینند کجا بودند آن روز که مستضعفین خون خود را می دادند. (۲۶/۲/۵۸( می توان نتیجه گرفت که زندگی در شهرها و استفاده از امکانات روز نه تنها ملاک انقلابی بودن نخواهد بود که می توان آن را به عنوان عاملی برای دنیا دوستی و دوری از اهداف عالیه انقلاب دانست.
از مشخصههای خطّ امام، عدالت اجتماعی و کمک به طبقات مستضعف و محروم است که امام آنها را صاحب انقلاب و صاحب کشور میدانست. امام، پابرهنگان را مهمترین عنصر در پیروزیهای انقلاب میدانست و هیچ گاه در نه در توهین به این قشر مطلبی نکفته که آنها را صاحبان اصلی انقلاب برشمردند.
کاخ نشینی و دوری کردن از قشر زحمت کش جامعه آنقدر در کلام امام مزمت شده که ایشان بارها در در مزمت این رفتار ایراد سخن کردند و اشرافیگری را با تلخی رد میکرد؛ به معنای واقعی کلمه امام طرفدار عدالت اجتماعی بود؛ طرفداری از مستضعفان شاید یکی از پرتکرارترین مطالبی است که امام در مطالبشان به آن اشاره کرده اند.
حال بایداین سوال را افرادی پاسخ دهند که شهرنشینی را عامل برتری بر روستاییان می دانند که چگونه است شهدا و صاحبان اصلی انقلاب از روستا ها به میدان نبرد پای گذاشتند، آیا به واسطه روستایی بودن از انقلاب دورند و یا به واسطه تقدیم این تعداد شهید صاحبان اصلی آن؟