وخدا مکر فرعونیان را باعث پیروزی حق خواهد کرد
نزدیکان فرعون به فرعون پیشنهاد می کنند که موسی ساحر بزرگی است پس از او مهلت بگیر تا در مقابل او بایستیم
ساحران را جمع می کنند
ساحران به قدر خدا شکست می خورند
و همه به موسی و خدای او ایمان می اورند
ساحران بعد از ایمان آوردند به دست فرعونیان شهید می شوند
«قَالُوٓا۟ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ۱۲۵
(ساحران) گفتند: «(مهم نیست،) ما به سوی پروردگارمان بازمیگردیم!
وَمَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنْ ءَامَنَّا بِـَٔایَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتْنَا ۚ رَبَّنَآ أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًۭا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ۱۲۶
انتقام تو از ما، تنها بخاطر این است که ما به آیات پروردگار خویش -هنگامی که به سراغ ما آمد- ایمان آوردیم. بار الها! صبر و استقامت بر ما فرو ریز! (و آخرین درجه شکیبائی را به ما مرحمت فرما!) و ما را مسلمان بمیران!»
قوم فرعون برای این که به خود آیند دچار قحطی و آفت می شوند ولی سودی ندارد
و سرانجام در دریای نیل غرق می شوند.
وبنگرید که فرعون زمان چه کسی است؟
فَوَقَعَ ٱلْحَقُّ وَبَطَلَ مَا کَانُوا۟ یَعْمَلُونَ ۱۱۸
(در این هنگام،) حق آشکار شد؛ و آنچه آنها ساخته بودند، باطل گشت.
فَغُلِبُوا۟ هُنَالِکَ وَٱنقَلَبُوا۟ صَٰغِرِینَ ۱۱۹
و در آنجا (همگی) مغلوب شدند؛ و خوار و کوچک گشتند.
وَأُلْقِىَ ٱلسَّحَرَةُ سَٰجِدِینَ ۱۲۰
و ساحران (بیاختیار) به سجده افتادند.
قَالُوٓا۟ ءَامَنَّا بِرَبِّ ٱلْعَٰلَمِینَ ۱۲۱
و گفتند: «ما به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛
رَبِّ مُوسَىٰ وَهَٰرُونَ ۱۲۲
پروردگار موسی و هارون!»
قَالَ فِرْعَوْنُ ءَامَنتُم بِهِۦ قَبْلَ أَنْ ءَاذَنَ لَکُمْ ۖ إِنَّ هَٰذَا لَمَکْرٌۭ مَّکَرْتُمُوهُ فِى ٱلْمَدِینَةِ لِتُخْرِجُوا۟ مِنْهَآ أَهْلَهَا ۖ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ۱۲۳
فرعون گفت: «آیا پیش از آنکه به شما اجازه دهم، به او ایمان آوردید؟! حتماً این نیرنگ و توطئهای است که در این شهر (و دیار) چیدهاید، تا اهلش را از آن بیرون کنید؛ ولی بزودی خواهید دانست!
لَأُقَطِّعَنَّ أَیْدِیَکُمْ وَأَرْجُلَکُم مِّنْ خِلَٰفٍۢ ثُمَّ لَأُصَلِّبَنَّکُمْ أَجْمَعِینَ ۱۲۴
سوگند میخورم که دستها و پاهای شما را بطور مخالف [= دست راست با پای چپ، یا دست چپ با پای راست] قطع میکنم؛ سپس همگی را به دار میآویزم!
قَالُوٓا۟ إِنَّآ إِلَىٰ رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ ۱۲۵
(ساحران) گفتند: «(مهم نیست،) ما به سوی پروردگارمان بازمیگردیم!
وَمَا تَنقِمُ مِنَّآ إِلَّآ أَنْ ءَامَنَّا بِـَٔایَٰتِ رَبِّنَا لَمَّا جَآءَتْنَا ۚ رَبَّنَآ أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًۭا وَتَوَفَّنَا مُسْلِمِینَ ۱۲۶
انتقام تو از ما، تنها بخاطر این است که ما به آیات پروردگار خویش -هنگامی که به سراغ ما آمد- ایمان آوردیم. بار الها! صبر و استقامت بر ما فرو ریز! (و آخرین درجه شکیبائی را به ما مرحمت فرما!) و ما را مسلمان بمیران!»
وَقَالَ ٱلْمَلَأُ مِن قَوْمِ فِرْعَوْنَ أَتَذَرُ مُوسَىٰ وَقَوْمَهُۥ لِیُفْسِدُوا۟ فِى ٱلْأَرْضِ وَیَذَرَکَ وَءَالِهَتَکَ ۚ قَالَ سَنُقَتِّلُ أَبْنَآءَهُمْ وَنَسْتَحْىِۦ نِسَآءَهُمْ وَإِنَّا فَوْقَهُمْ قَٰهِرُونَ ۱۲۷
و اشراف قوم فرعون (به او) گفتند: «آیا موسی و قومش را رها میکنی که در زمین فساد کنند، و تو و خدایانت را رها سازد؟!» گفت: «بزودی پسرانشان را میکشیم، و دخترانشان را زنده نگه میداریم (تا به ما خدمت کنند)؛ و ما بر آنها کاملاً مسلّطیم !»
قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ ٱسْتَعِینُوا۟ بِٱللَّهِ وَٱصْبِرُوٓا۟ ۖ إِنَّ ٱلْأَرْضَ لِلَّهِ یُورِثُهَا مَن یَشَآءُ مِنْ عِبَادِهِۦ ۖ وَٱلْعَٰقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ ۱۲۸
موسی به قوم خود گفت: «از خدا یاری جویید، و استقامت پیشه کنید، که زمین از آن خداست، و آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، واگذار میکند؛ و سرانجام (نیک) برای پرهیزکاران است!»
قَالُوٓا۟ أُوذِینَا مِن قَبْلِ أَن تَأْتِیَنَا وَمِنۢ بَعْدِ مَا جِئْتَنَا ۚ قَالَ عَسَىٰ رَبُّکُمْ أَن یُهْلِکَ عَدُوَّکُمْ وَیَسْتَخْلِفَکُمْ فِى ٱلْأَرْضِ فَیَنظُرَ کَیْفَ تَعْمَلُونَ ۱۲۹
گفتند: «پیش از آنکه به سوی ما بیایی آزار دیدیم، (هم اکنون) پس از آمدنت نیز آزار میبینیم! (کی این آزارها سر خواهد آمد؟)» گفت: «امید است پروردگارتان دشمن شما را هلاک کند، و شما را در زمین جانشین (آنها) سازد، و بنگرد چگونه عمل میکنید !»
وَلَقَدْ أَخَذْنَآ ءَالَ فِرْعَوْنَ بِٱلسِّنِینَ وَنَقْصٍۢ مِّنَ ٱلثَّمَرَٰتِ لَعَلَّهُمْ یَذَّکَّرُونَ ۱۳۰
و ما نزدیکان فرعون (و قوم او) را به خشکسالی و کمبود میوهها گرفتار کردیم، شاید متذکر گردند!
فَإِذَا جَآءَتْهُمُ ٱلْحَسَنَةُ قَالُوا۟ لَنَا هَٰذِهِۦ ۖ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌۭ یَطَّیَّرُوا۟ بِمُوسَىٰ وَمَن مَّعَهُۥٓ ۗ أَلَآ إِنَّمَا طَٰٓئِرُهُمْ عِندَ ٱللَّهِ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُونَ ۱۳۱
(اما آنها نه تنها پند نگرفتند، بلکه) هنگامی که نیکی (و نعمت) به آنها میرسید، میگفتند: «بخاطر خود ماست.» ولی موقعی که بدی (و بلا) به آنها میرسید، میگفتند: «از شومی موسی و کسان اوست»! آگاه باشید سرچشمه همه اینها، نزد خداست؛ ولی بیشتر آنها نمیدانند!
وَقَالُوا۟ مَهْمَا تَأْتِنَا بِهِۦ مِنْ ءَایَةٍۢ لِّتَسْحَرَنَا بِهَا فَمَا نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ ۱۳۲
و گفتند: «هر زمان نشانه و معجزهای برای ما بیاوری که سحرمان کنی، ما به تو ایمان نمیآوریم!»
فَأَرْسَلْنَا عَلَیْهِمُ ٱلطُّوفَانَ وَٱلْجَرَادَ وَٱلْقُمَّلَ وَٱلضَّفَادِعَ وَٱلدَّمَ ءَایَٰتٍۢ مُّفَصَّلَٰتٍۢ فَٱسْتَکْبَرُوا۟ وَکَانُوا۟ قَوْمًۭا مُّجْرِمِینَ ۱۳۳
سپس (بلاها را پشت سر هم بر آنها نازل کردیم:) طوفان و ملخ و آفت گیاهی و قورباغهها و خون را -که نشانههایی از هم جدا بودند- بر آنها فرستادیم؛ (ولی باز بیدار نشدند، و) تکبر ورزیدند، و جمعیّت گنهکاری بودند!
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ ٱلرِّجْزُ قَالُوا۟ یَٰمُوسَى ٱدْعُ لَنَا رَبَّکَ بِمَا عَهِدَ عِندَکَ ۖ لَئِن کَشَفْتَ عَنَّا ٱلرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنِىٓ إِسْرَٰٓءِیلَ ۱۳۴
هنگامی که بلا بر آنها مسلط میشد، میگفتند: «ای موسی! از خدایت برای ما بخواه به عهدی که با تو کرده، رفتار کند! اگر این بلا را از ما مرتفع سازی، قطعاً به تو ایمان میآوریم، و بنی اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد!»
فَلَمَّا کَشَفْنَا عَنْهُمُ ٱلرِّجْزَ إِلَىٰٓ أَجَلٍ هُم بَٰلِغُوهُ إِذَا هُمْ یَنکُثُونَ ۱۳۵
اما هنگامی که بلا را، پس از مدت معینی که به آن میرسیدند، از آنها برمیداشتیم، پیمان خویش را میشکستند!
فَٱنتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَٰهُمْ فِى ٱلْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا۟ بِـَٔایَٰتِنَا وَکَانُوا۟ عَنْهَا غَٰفِلِینَ ۱۳۶
سرانجام از آنها انتقام گرفتیم، و آنان را در دریا غرق کردیم؛ زیرا آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند.