بیان کلّى روایات منابع اهل سنت این است که حضرت از مکّه به شام و قدس مىرود و برخى دیگر بیانگر این است که حضرت نخست به عراق و سپس بسوى شام و قدس حرکت مىنماید.و تنها یکى دو روایت در نسخۀ خطى ابن حماد وجود دارد که مىگویند:امام(ع)ابتدا به جنوب ایران مىآید تا ایرانیان و رهبر خراسانى آنان و فرماندۀ سپاه وى شعیب بن صالح با حضرت بیعت نمایند و آنگاه به اتفاق ایرانیان در منطقۀ بصره به نبرد
عصر ظهور جلد 1 ، (صفحه 328)
علیه سفیانى مىپردازد و سپس وارد عراق مىگردد و در مجموع،آنچه از روایات استفاده مىشود این است که آغاز نهضت ظهور امام(ع)شهر مکه و هدف آن قدس مىباشد
*****
معرفی نویسنده ی کتاب
او به تشویق سید عبدالحسین شرف الدین به مدرسهٔ دینی رفت و زیر نظر شیخ ابراهیم سلیمان درسهای مقدماتی را گذراند. در سال ۱۹۵۸ میلادی در چهارده سالگی به شهر نجف رفت و دروس مقدمات و سطح را در نزد محمد تقی فقیه، سید علاء بحرالعلوم، شیخ باقر ایروانی و سید محمدباقر حکیم خواند و در درس خارج سید ابوالقاسم خویی و سید محمد باقر صدر شرکت کرد.
سراسقف کلیساهای لبنان پس از مطالعه عصر ظهور اقدام به چاپ و توزیع پنج هزار نسخه از آن در میان جوانان مسیحی کرد چرا که معتقد بود آنچه در کتاب مذکور دربارهٔ بازگشت عیسی مسیح و همکاری او با مهدی موعود در دوران ظهور آمده باعث رشد معنویت و امید میان آنها میشود.
«از ویکیپدیا، دانشنامه آزاد»
علی کورانی (به عربی: علی الکورانی العاملی) روحانی مسلمان شیعه اهل لبنان، پژوهشگر تاریخ اسلام و اندیشههای مذاهب اسلامی و بنیانگذار شرکت نرمافزاری المعجم الفقهی،[۱] است. او در ایران بیشتر با کتاب عصر الظهور شناخته میشود که موضوع آن مهدویت در احادیث اسلامی است. شیخ علی الکورانی العاملی در سال ۱۹۴۴ میلادی در روستای یاطَر در نبطیه در جنوب لبنان در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد.[۲]
او به تشویق سید عبدالحسین شرف الدین به مدرسهٔ دینی رفت و زیر نظر شیخ ابراهیم سلیمان درسهای مقدماتی را گذراند. در سال ۱۹۵۸ میلادی در چهارده سالگی به شهر نجف رفت و دروس مقدمات و سطح را در نزد محمد تقی فقیه، سید علاء بحرالعلوم، شیخ باقر ایروانی و سید محمدباقر حکیم خواند و در درس خارج سید ابوالقاسم خویی و سید محمد باقر صدر شرکت کرد.
سراسقف کلیساهای لبنان پس از مطالعه عصر ظهور اقدام به چاپ و توزیع پنج هزار نسخه از آن در میان جوانان مسیحی کرد چرا که معتقد بود آنچه در کتاب مذکور دربارهٔ بازگشت عیسی مسیح و همکاری او با مهدی موعود در دوران ظهور آمده باعث رشد معنویت و امید میان آنها میشود.
فعالیتهای سیاسی
از اواسط دههٔ ۶۰ میلادی به عنوان نمایندهٔ چند مرجع شیعه از جمله سید ابوالقاسم خویی، در کشورهای عراق و کویت فعالیت داشت.[۳] عمدهٔ فعالیتهای او علیه حزب بعث عراق و اندیشههای کمونیسم بود.[۴] او در سال ۱۹۷۴ میلادی به لبنان بازگشت.
فعالیتهای علمی و تبلیغی
کورانی پس از انقلاب اسلامی در ایران به ایران آمد و به پژوهش در این زمینهها پرداخت: احادیث اسلامی دربارهٔ مهدی، تاریخ تدوین قرآن، معنی واژههای قرآن (نقد کتاب مفردات راغب)، سیره نبوی، تاریخ امامان شیعه و نقد اندیشههای وهابیت.
او همچنین با حمایت سید محمدرضا گلپایگانی، بنیادی به نام مرکز المعجم الفقهی و سپس با حمایت سید علی سیستانی مرکز «المصطفی للدراسات الدینیه» برای پژوهش در اندیشههای اسلامی را بنیان گذاشت. مرکز معجم فقهی، نخستین بنیاد تولید نرمافزارهای اسلامی بود که در سال ۱۳۶۹ خورشیدی آغاز به کار کرد. جدیدترین محصول این مرکز، نرمافزار کتابخانهٔ الکترونیک اهل بیت است.[۵]
کورانی از حدود سال ۱۹۹۸ به مناظره و گفتگوهای اینترنتی با عالمان مذاهب دیگر، به ویژه عالمان وهابی پرداخت و[۶] پس از آن به تدریج ارائهٔ برنامههای پرسش و پاسخ در تلویزیونهای عربی زبان پرداخت که باعث شهرت او در جهان عرب شد. کورانی در سال ۱۳۹۱ خورشیدی در مصاحبهٔ مفصلی با خبرآنلاین اظهار نظرهای برخی سخنرانان ایرانی مانند پناهیان دربارهٔ مهدویت را نادرست دانست و نقد کرد.[۷]
وی در نشست نقد و بررسی جریان مدعی یمانی که در سالن همایشهای دفتر تبلیغات اسلامی قم برگزار شد، پیشبینی کرد که تا قبل از ماه رمضان ۱۴۳۶ ه. قم، یمنیها به طور زمینی به عربستان حمله کرده، و حکومت آل سعود در عربستان را ساقط خواهند کرد.[۸]
تالیفات
- طریقه حزبالله
- الممهدون للمهدی
- عصر الظهور (عنوان فارسی: عصر ظهور)
- ملائکه الغیب قادمون (عنوان فارسی: فرشتهای از غرب، چاپ دوم با تلخیص: فرشتهها میآیند)
- تدوین القرآن (عنوان فارسی: تدوین قرآن)
- قرآن علی (ع) (عنوان فارسی: قرآن علی (ع))
- مصر و اهل البیت (علیهم السلام)
- العقائد الإسلامیة (۵ جلد)
- الانتصار (۹ جلد)
- الوهابیة والتوحید
- الوحدة الإسلامیة من وجهة نظر أهل البیت علیهم السلام
- مشکلة تعویم الإجتهاد فی الفقه والعقائد
- ألف سؤال واشکال علی المخالفین لأهل البیت الطاهرین (۳ جلد)
- السیرة النبویة عند أهل البیت (ع) (۳ جلد)
- جواهر التاریخ (۵ جلد) (زندگی سیاسی امامان شیعه از امام علی تا امام صادق)
- الإمام الکاظم (علیه السلام) سید بغداد
- الإمام محمد الجواد (ع)
- الإمام علی الهادی (ع) عمر حافل بالجهاد والمعجزات
- الإمام الحسن العسکری (ع) والد الإمام المهدی الموعود
- المعجم الموضوعی لأحادیث الإمام المهدی علیه السلام
- کیف ردَّ الشیعة غزو المغول (عنوان فارسی: خواجه نصییرالدین طوسی و مهار حملهٔ مغول)
- قراءة جدیدة لحروب الردة
- قراءاة جدید للفتوحات الاسلامیة (۲ جلد)
- نظرات الی المرجعیة
- الرد علی الفتاوی المتطرفة
- أجوبة علی أسئلة بعض علماء الطالبان
- مسائل مجلة جیش الصحابة
- الموظف الدولی (دربارهٔ احمد الکاتب)
- آیات الغدیر (عنوان فارسی: آیات غدیر)
- ثمار الأفکار
- عصر الشیعة
- إلی طالب العلم (زندگی نامه)
- سلسلة القبائل العربیة فی العراق (۱۰ جلد)
- فعالیات صهیونیة وهابیة فی العراق
- دجال البصرة (دربارهٔ احمد الحسن مدعی مهدویت در عراق)
- أسئلةٌ مهدویة
- دُرَرُ النَّحْو
- معرفه الله
- بشارة النبی (ص) بالأئمة الإثنی عشر (ع)
- تفسیر آیات الغدیر الثلاث
- صراع قریش مع النبی (ص) (عنوان فارسی: آیا قریش اسلام آورد؟)
- من أدعیة الحبیب المصطفی (ص)
- حقوق الإنسان عند أهل البیت (علیهم السلام)
- کتاب الحق المبین فی معرفة المعصومین (ع)
- الولادات الثلاث (عنوان فارسی: تولدهای سهگانه)
- شمعون الصفا وصی المسیح (ع) وجد الإمام المهدی (ع) لأمه (پترس در روایات اسلامی)
- عنوان کتاب : عصر ظهور
- نام ناشر : امیر کبیر
-
جلد 1
نام و نام خانوادگی کاربر: حمیدرضا نصراله پور - نام سایت : www.noorlib.ir ( کتابخانه دیجیتالی نور )
عصر ظهور جلد 1 ، (صفحه 327)
احتمال قوى یمن جنوبى نیز تحت فرمان امام(ع)درمىآید.و ممکن است این امر بهنگام انقلاب یاران یمنى امام(ع)بوقوع بپیوندد.همچنین دولتهاى کوچک خلیجفارس به جهت استیلا یافتن امام(ع)بر حجاز و با کمک ملتهاى خود و پایمردى یاران یمنى و ایرانى او، تحت فرمانروائى آن حضرت درمىآیند.
طبیعى است بر پایى یک دولت بدین گستردگى و پهناورى به رهبرى امام مهدى(ع)واکنش شدیدى در شرق و غرب خواهد داشت زیرا تسلط حکومت مهدى(ع) بر تنگه باب المندب و تنگۀ هرمز و خلیجفارس،خطرى استراتژیک و اقتصادى محسوب مىگردد و مهمتر از آن،خطر تمدن و گسترش فرهنگ اسلامى است که موجودیت شرق و غرب و یهود را به لرزه مىاندازد و در روایتى که از امام صادق(ع)بیان شد خاطرنشان گردید که شرق و غرب،پرچم مهدى(ع)یعنى انقلاب و حکومت او را نفرین مىکنند ازاینرو احتمال زیاد دارد بعد از آنکه تمام نفوذ و سلطۀ خود را در مناطق آزاد شده از دست مىدهند،ناوهاى جنگى خود را در خلیجفارس و دریاهاى مجاور منطقه به حرکت درآورند.و چیزى جز حضور در دریا و تهدید با نیروى دریائى و هوائى بر ایشان باقى نمىماند و هم آنان هستند که آتش- افروزان درگیرى بصره و کوه سفید مىباشند که یادآورى خواهند شد.
حضرت مهدى(ع)در ایران و عراق
در روایات پیرامون حرکت مهدى(ع)از حجاز،تفاوتهایى بچشم مىخورد.
روایات موجود در منابع شیعه بطور عموم مىگوید:امام(ع)مستقیما از حجاز رهسپار عراق مىگردد و برخى مىگویند:مستقیما از مکّه وارد آن سامان مىشود،این مطلب روایتى را که از روضۀ کافى گذشت تأیید مىکند به اینکه امام(ع)لشکرى را به سوى مدینه گسیل مىدارد...امّا بیان کلّى روایات منابع اهل سنت این است که حضرت از مکّه به شام و قدس مىرود و برخى دیگر بیانگر این است که حضرت نخست به عراق و سپس بسوى شام و قدس حرکت مىنماید.و تنها یکى دو روایت در نسخۀ خطى ابن حماد وجود دارد که مىگویند:امام(ع)ابتدا به جنوب ایران مىآید تا ایرانیان و رهبر خراسانى آنان و فرماندۀ سپاه وى شعیب بن صالح با حضرت بیعت نمایند و آنگاه به اتفاق ایرانیان در منطقۀ بصره به نبرد
عصر ظهور جلد 1 ، (صفحه 328)
علیه سفیانى مىپردازد و سپس وارد عراق مىگردد و در مجموع،آنچه از روایات استفاده مىشود این است که آغاز نهضت ظهور امام(ع)شهر مکه و هدف آن قدس مىباشد و در این بین،مدتى مشغول سروسامان دادن به اوضاع دولت جدید خود بویژه وضع عراق و تدارک سپاه خویش جهت پیشروى به سوى قدس مىباشد...
بدیهى است که روایات پیامبر و امامان(ع)و صحابه و تابعین،همۀ تحرکات و اقدامات امام(ع)را بیان نمىکند بلکه در صدد بیان حوادث اصلى است که زیانى به خط مشى امام وارد نمىسازد و شوق امید را در دل مسلمانان زنده مىکند و با معجزۀ الهى باعث تقویت ایمان مسلمانان بهنگام ظهور مىگردد که همین امر سبب نصرت و یارى رساندن آن حضرت مىشود.و به احتمال قوى امام(ع)در این مدت به اقتضاى مصلحت،بین حجاز و ایران و عراق و یمن تحرک و فعالیت خواهد داشت و آن بزرگوار شخصا در نبردهاى ارتش خود شرکت نمىکند مگر وقتى که ضرورت ایجاب کند.
در بخش مربوط به ایران،روایتى را برگزیدم که آمدن امام(ع)به جنوب ایران از چند جهت ترجیح داشت،از آن جمله روایات موجود در منابع شیعه و سنى است که جنگ بصره را بعد از آزاد شدن حجاز توسط آن حضرت،بیان مىکند که جنگى بزرگ و سرنوشتساز است دیگر آنکه بخش عمدۀ سپاه امام را حداقل در آن منطقه،ایرانیان تشکیل مىدهند،بنابراین آمدن امام(ع)به ایران جهت آمادگى در جنگ بصره و خلیجفارس،امرى طبیعى خواهد بود،ابن حمّاد در نسخۀ خود از ولید بن مسلم و رشد بن سعد از ابو رومان از امیر مؤمنان على(ع) آورده است که حضرت فرمود:
«وقتى سواران سفیانى به سوى کوفه روى آورند،سفیانى گروهى را به جستجوى اهل خراسان مىفرستد و در آن حال اهل خراسان در جستجوى مهدى بیرون مىآیند آنگاه بین امام و هاشمى با درفشهاى سیاه که شعیب بن صالح در طلیعۀ آن است ملاقات رخ مىدهد تا اینکه در دروازۀ استخر،امام و یاران سفیانى برخورد نموده بگونهایکه بین آنها کارزار بزرگى اتفاق مىافتد سپس یاران درفشهاى سیاه غلبه پیدا مىکنند و سفیانیان از معرکه مىگریزند،در این هنگام مردم تمناى دیدار مهدى مىکنند و او را جویا مىشوند.»
همچنین از سعید ابو عثمان از جابر،از امام باقر(ع)نقل کرده است که فرمود:
«سفیانى بعد از ورود به کوفه و بغداد سپاهیان خود را در سراسر جهان پراکنده مىسازد در
این برهه احساس ترس و وحشتى از ناحیۀ ماوراء النهر و اهالى خراسان به او مىرسد،چرا که اهل مشرق براى هلاکت آنان یورش مىآورند وقتى این خبر به سفیانى مىرسد لشکرى سترگ به فرماندهى مردى از بنى امیه به سوى استخر مىفرستد و در ناحیۀ قومس و دولات رى و مرز زرع نبردهایى بین آنان رخ مىدهد،در این زمان سفیانى دستور قتل عام مردم کوفه و مدینه را صادر مىکند و در همین هنگام یاران درفشهاى سیاه که پیشاپیش همۀ مردم جوانى از بنى هاشم که خود پرچمى در دست راست دارد رومىآورند و خداوند کارها و راهها را بر او آسان و هموار مىگرداند در مرز خراسان براى او برخوردى پدید مىآید و هاشمى در سر راه خود به سوى رى،مردى از بنى تمیم را که از موالیان است به نام شعیب بن صالح به سوى استخر و رویارویى با سفیانى فرامىخواند او و مهدى(ع)و هاشمى در بیضاء استخر یکدیگر را ملاقات مىکنند،آنگاه بین سفیانى و آنان جنگى بزرگ رخ مىدهد بگونهایکه خون در روى زمین تا ساق پاى اسبان مىرسد،در این لحظه نیروى بسیارى از ناحیه سیستان به فرماندهى فردى از بنى عدّى به آنجا مىرسند و بدینسان خداوند یاران و سپاهیان او را پیروز مىگرداند و بعد از دو درگیرى در منطقه رى، در مدائن نیز برخوردى پیش مىآید و نبرد صیلمیّه در عاقرقوفا اتفاق مىافتد که هرکس از آن نجات یابد خبر آن را به دیگران اطلاع مىدهد و پس از آن کشتار عظیمى در باکل و نبردى در زمینى از سرزمین نصیبین رخ مىدهد،و آنگاه قومى از روستاهاى آنان بر أخوص خروج مىنماید،آنها گروههایىاند که عموما اهل کوفه و بصره مىباشند،تا اینکه اسراى کوفه را از دست وى رهایى مىبخشند».
در عین اینکه سند این دو روایت ضعیف است و آشفتگى در متن آنها وجود دارد و از طرفى حوادث و جنگهایى که در روایت دوم آمده است جز در روایات ضعیف دیده نمىشود.امّا با این همه،جنگ بصره را که در فصل مربوط به عراق آمده است تأیید مىکند همچنانکه روایات مربوط به عکسالعمل شدید شرق و غرب در برابر پیروزى انقلاب مهدى(ع)برخى از روایاتى را که دربارۀ نبرد بصره آمده تأیید مىکند به اینکه طرف مقابل مهدى(ع)و یارانش غربىهاى پیرو انجیلها هستند و به احتمال زیاد لشکر سفیانى طبق روایت ابن حماد با نیروهاى غربى رودرروى قرار مىگیرند.
امیر مؤمنان(ع)در خطبهاى مفصّل راجع به بصره مىفرماید:
«از اهل بصره به تعداد شهداى ابلّه در پى او مىروند،که انجیلها در سینه دارند» 1
چنانچه این روایت صحیح و مرادش جنگ بصره و خلیجفارس باشد همانگونه که روایت ابن حماد در نهضت ظهور بیان نموده است،این خود دلیل بر عظمت و اهمیت آن خواهد بود، بطورى که بعدا براى مردم روشن خواهد شد که موازنۀ قدرت به سود و مصلحت حضرت مهدى(ع)مىباشد و به گفتۀ روایت ابن حماد«در آن هنگام مردم،آرزومند مهدى(ع)بوده و او را مىجویند»
*** طبق روایتى که آن را در منابع اصلى نیافتم،آمده است:امام مهدى(ع)در هفت هودج از نور وارد عراق مىگردد،امام باقر(ع)در تفسیر آیۀ شریفه «یٰا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطٰارِ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضِ فَانْفُذُوا لاٰ تَنْفُذُونَ إِلاّٰ بِسُلْطٰانٍ» فرمود:
«قائم در روز لرزش زمین،در میان هفت سراپرده از نور وارد عراق مىشود،بگونهایکه مشخص نمىشود امام در کدامیک از آنها حضور دارد تا آنکه در کوفه فرود مىآید» 2
ممکن است این حادثه یک کرامت الهى نسبت به حضرت مهدى(ع)محسوب گردد و شاید هم تعبیرى از ورود امام(ع)به عراق بوسیلۀ یک اسکادران هواپیما و یا وسائل مشابه آن باشد که روایات از آن به قبّههاى نور تعبیر کرده است بههرحال بیان این مطلب در تفسیر آیه شریفه به آن کمک مىکند.
دربارۀ اقدامات امام(ع)در عراق روایات زیادى وارد شده است که برخى را در فصل مربوط به عراق یادآور شدیم و بقیه را در اینجا بطور خلاصه مىآوریم از آن جمله روایات بسیارى است که دربارۀ تصفیه اوضاع داخلى عراق و کشته شدن گروههاى شورشى بدست امام(ع)وارد شده که بیشتر آنها در جاى خود بیان شد.
و نیز از آن اقدامات،ورود امام(ع)به کوفه و نجف و کربلا و انتخاب کوفه بهعنوان پایتخت و پایگاه خود و ساختن مسجد جمعۀ جهانى در نزدیکى کوفه که طبق روایات داراى
1) -شرح نهج البلاغه ابن میثم بحرانى.
2) -یوم الخلاص ص 267 بدون مصدر.
هزار در مىباشد،از امام صادق(ع)منقول است که فرمود:
«زمانیکه قائم ما قیام نماید زمین به نور الهى روشن و درخشان مىگردد بگونهایکه مردم از پرتو خورشید بىنیاز مىشوند و عمر مردان در زمان حکومت او چنان طولانى مىشود که براى هر مرد هزار فرزند پسر متولّد شود که در آنها دختر نباشد،وى در نجف مسجدى مىسازد که داراى هزار در است و خانههاى کوفه به نهر کربلا و به حیره متصل گردد تا جائیکه اگر کسى در روز جمعه در حالیکه بر استرى چابک و لاغر سوار و آهنگ آن دیار نماید تا نماز جمعه را درک کند موفق نمىشود.» 1
و نیز امام باقر(ع)مىفرماید:
«وقتیکه جمعۀ دوم فرارسد مردم گویند اى فرزند پیامبر خدا،نماز جمعه به امامت شما برابر با نماز پشت سر رسول خدا(ص)است و این مسجد گنجایش ما را ندارد،آنگاه امام نقشه و طرح مسجدى را با بناى مستحکم رسم مىفرماید که داراى هزار در بوده و مردم را در خود جاى مىدهد» 2
ممکن است ذکر هزار در کنایه از وسعت و گستردگى مسجد باشد زیرا مسجد جمعهاى که مسلمانان از سراسر جهان براى شرکت در نماز جمعه به امامت حضرت مهدى(ع)گرد هم مىآیند و با در نظر گرفتن فرودگاه و ترمینالها،مساحت آن فاصلۀ بین کوفه و کربلا که تقریبا هشتاد کیلومتر است،خواهد بود.
از دیگر اقدامات آن حضرت،چنانکه در روایات آمده است،اعتلاء بخشیدن به موقعیت کربلا بعنوان یک پایگاه جهانى است که تکریم از جد بزرگوار خود سالار شهیدان حضرت حسین بن على(ع)مىباشد.از امام صادق(ع)روایت شده است که فرمود:
«خداوند کربلا را سنگر و پایگاهى قرار مىدهد که محل آمدوشد فرشتگان و مؤمنان خواهد گردید و به عالیترین مقام و مرتبۀ خود خواهد رسید» 3
1) -بحار ج 52 ص 330.
2) -بحار ج 52 ص 331.
3) -بحار ج 53 ص 12.
و دیگر معجزهاى است که در نجف،از او ظاهر مىشود آنگاه که زره جدّ خود پیامبر(ص)را مىپوشد و بر مرکب ویژه او سوار مىشود و جهان را به پرتو خود روشنائى مىبخشد بگونهایکه مردم هرکجا که بسر مىبرند آن حضرت را مىبینند در حالیکه امام در جایگاه خویش مستقر مىباشد.از امام صادق(ع)دراینباره منقول است که فرمود:
«گویا من قائم را در نجف مشاهده مىکنم که زره پیامبر خدا(ص)را به تن کرده و زره بر بدن او فشار مىآورد آن را تکان مىدهد و زره بر تن او گشاد مىشود،آنگاه زره را با جامهاى از استبرق مىپوشاند و سپس بر اسب ابلق خود که میان دو چشمش نورى مىدرخشد سوار مىشود و آنرا بحرکت درمىآورد،اهل هیچ سرزمینى نیست که پرتو افشانى این نور به آنها نرسد و این نشانهاى براى آنان است سپس پرچم پیامبر(ص)را برمىافرازد و همینکه پرچم را به اهتزاز درآورد،شرق و غرب جهان به نور آن روشن مىگردد» 1
در همین منبع از امیر مؤمنان(ع)نقل شده که فرمود:
«گوئیا من او را مىبینم درحالیکه بر اسبى پاسفید و آراسته که نور از پیشانى آن ساطع است از وادى السلام عبور نموده و بسوى رودخانۀ سهله پیش مىرود و در دعایش چنین مىگوید:«لا اله الاّ اللّه حقّا حقّا،لا اله الاّ اللّه تعبّدا ورّقا.اللهّم معزّ کلّ مؤمن وحید و مذّل کل جبّار عنید.انت کنفى حین تعیینى المذاهب،و تضیق علىّ الأرض بما رحبت.
اللّهم خلقتنى و کنت غنیّا عن خلقى،و لو لا نصرک إیّاى لکنت من المغلوبین.یا منشر الرّحمة من مواضعها،و مخرج البرکات من معادنها،و یا من خصّ نفسه بشموخ الرّفعة فأولیاؤه بعزّه یتعّززون.یا من وضعت له الملوک نیر المذّلة على أعناقهم،فهم من سطوته خائفون...الخ»
و برخى از روایات مىگوید:که امام(ع)سپاهى به قسطنطنیه و کوهستانهاى دیلم و چین اعزام مىدارد،از مجموع روایات برمىآید که امام(ع)در عراق دست به کارهاى بنیادى نظیر سروسامان دادن به اوضاع دولت جدید خود و تثبیت آن در آنجا و برقرارى امنیت در مرزهاى شرقى آن از سمت روسیه و چین،مىزند و آنگاه اقدام به بسیج عمومى و
1) -بحار ج 52 ص 391.
سیاسى و سازوبرگ نظامى جهت نبرد بزرگ آزادسازى قدس مىنماید.
پیشروى به سوى قدس
بنا به گفتۀ برخى روایات،حضرت مهدى(ع)سپاهى را براى نبرد با رومیان به انطاکیه مىفرستد که در میان آنان بعضى از یاران امام حضور دارند،سپس صندوق مقدس را از غار انطاکیه بیرون مىآورند که در آن نسخۀ اصلى تورات و انجیل وجود دارد 1.البته کتاب یوم الخلاص آنرا به(بحار ص 284 و منتخب الأثر)نسبت داده است که من آن را در این دو مأخذ نیافتم...و بنظر مىرسد آشکار شدن این معجزه براى غربىها عملى است که نیروهاى آنها را که در ساحل انطاکیه آمادۀ کارزار هستند،از مشارکت در نبرد آزادسازى قدس،باز مىدارد.در روایات آمده است که این نیروها در پى نداى آسمانى در ماه رمضان،در آن منطقه فرود مىآیند و خداوند اصحاب کهف را بعنوان معجزه براى آنان آشکار مىسازد،از امیر مؤمنان(ع)منقول است که فرمود:
«رومیان بطرف ساحل دریا نزدیک غار اصحاب کهف روى مىآورند و خداوند آن جوانان را با سگشان از غار برمىانگیزد،دو نفر از آنان به نامهاى ملیخا و خملاها هستند که هردو تسلیم اوامر قائم مىباشند» 2
شاید عبارت اخیر به این معنا باشد که ملیخا و خملاها نزد حضرت مهدى(ع)آمده و با وى بیعت مىنمایند و یا میراثهایى که اصحاب کهف با خود داشتهاند تقدیم آن حضرت مىنمایند.
بنابراین،امدادهاى غیبى،غربیان را از ورود به جنگ به طرفدارى از یهودیان و سفیانى و علیه امام(ع)دچار تردید و تأمل مىکند،معجزه اول ظاهر شدن اصحاب کهف و معجزۀ دوم بیرون آوردن صندوق مقدس و نسخههایى از تورات و انجیل از غار انطاکیه و استدلال نمودن یاران حضرت با آن مىباشد،ازاینرو بنظر مىرسد که بین آنان و حضرت
1) -نسخۀ خطى ابن حماد ص 98.
2) -بحار ج 52 ص 275.