با مطرح شدن حجتالاسلام رئیسی به عنوان کاندیدای جبهه مردمی نیروهای انقلاب، موجی رسانهای به منظور تخریب ایشان به بهانه نقش داشتن وی در اعدامهای منافقین در سال ۶۷ راه انداختند. مخاطبان و خوانندگان محترم این یادداشت، شاید در نگاه اول، از محتوای آن برداشت حمایت از شخص یا طیف خاصی داشته باشند، اما هدف اصلی نویسنده، نه حمایت از شخص و یا جریانی خاص، بلکه مقابله با بدعتها و پاسخگویی به شبهات و مغالطهای است که اخیراً در فضای رسانههای ضدانقلاب و کانالهایی مانند «آمد نیوز» مطرح شده است. ضدانقلاب با طرح برخی پروندهها و عملکرد گذشته نظام در شرایط کنونی، هم قصد تخریب نظام و هم قصد خدشهدار کردن شخصیتهای انقلابی را دارد. درواقع، ضدانقلاب با تصور وجود دوگانگی در مسیر نظام و مردم، میکوشد با برجستهکردن سوابق انقلابی شخصیتهای معتمد و انقلابی، وجههی آنها را نزد افکارعمومی داخل کشور تخریب کند. بنابراین، در پاسخ به این تلاش مذموم باید به چند نکته مهم توجه کرد:
با مطرح شدن حجتالاسلام رئیسی به عنوان کاندیدای جبهه مردمی نیروهای انقلاب، موجی رسانهای به منظور تخریب ایشان به بهانه نقش داشتن وی در اعدامهای منافقین در سال ۶۷ راه انداختند. مخاطبان و خوانندگان محترم این یادداشت، شاید در نگاه اول، از محتوای آن برداشت حمایت از شخص یا طیف خاصی داشته باشند، اما هدف اصلی نویسنده، نه حمایت از شخص و یا جریانی خاص، بلکه مقابله با بدعتها و پاسخگویی به شبهات و مغالطهای است که اخیراً در فضای رسانههای ضدانقلاب و کانالهایی مانند «آمد نیوز» مطرح شده است. ضدانقلاب با طرح برخی پروندهها و عملکرد گذشته نظام در شرایط کنونی، هم قصد تخریب نظام و هم قصد خدشهدار کردن شخصیتهای انقلابی را دارد. درواقع، ضدانقلاب با تصور وجود دوگانگی در مسیر نظام و مردم، میکوشد با برجستهکردن سوابق انقلابی شخصیتهای معتمد و انقلابی، وجههی آنها را نزد افکارعمومی داخل کشور تخریب کند. بنابراین، در پاسخ به این تلاش مذموم باید به چند نکته مهم توجه کرد:
۱- گروهک منافقین سازمانی تروریستی است که دست آن به خون بیش از ۱۷ هزار انسان بیگناه در ایران آلوده شده است. بنابراین، این سازمانِ جانی مستوجب عذاب و اشد مجازات بوده و میباشد. علاوه بر این، برخورد مذکور با منافقین، بعد از فرار این سازمان از کشور و حمایتهای مختلف آن از رژیم بعث عراق در طول هشت سال جنگ تحمیلی و بعد از پایان جنگ تحمیلی که تصور میکرد ایران ضعیف شده و اکنون فرصت اقدام برای براندازی نظام وجود دارد و دست به یک تجاوز نظامی تمامعیار علیه کشور زد، صورت گرفته و دارای منطق و دلایل روشن خود است.
۲- نکته مهم در این میان این است که کسانی که امروز، اعدام منافقین را مستمسک خود برای تخریب نظام و شخصیتهای انقلابی قرار دادهاند، هنوز هم قادر به مشاهده جنایتهای مختلف منافقین در حق مردم ایران و عراق و حتی اعضای خود این سازمان نیستند که چگونه هزاران انسان بیگناه را به خاکوخون کشیدند و هنوز هم دست از توطئهگری علیه ملت ایران برنداشتهاند. ترور دانشمندان هسته ای، همکاری با سازمان جاسوسی آمریکا و اسرائیل، کمک به داعش در عراق و سوریه و ... نمونه هایی از این دشمنی هاست. درواقع، اینان غافل از ایناند که ملت ایران دشمنیها و جنایات منافقن و طرفداران آن را فراموش نکرده است.
۳- کسانی که امروز اعدام منافقین را بهانه ای برای هجمه علیه نظام کردهاند، از این نکته غافلاند که چنانچه نسبت به اقدامات و توطئههای تروریستهایی مانند منافقین غافل باشیم، سرنوشت کشور ما همانند سوریه و عراق خواهد بود. به بیان بهتر، باتوجه به شرایط موجود منطقه، دقیقتر میتوانیم اهمیت اقدامات دقیق و حسابشده مسئولان وقت نظام در برخورد با منافقین را درک کنیم.
۴- امثال حجتالاسلام رئیسی که سوابق درخشانی در انقلابیگری دارند، نه تنها نبایست بواسطه این سابقه درخشان مورد سرزنش قرار گیرند، بلکه اتفاقاً به دلیل دار بودن همین سوابق میبایست موردتمجید و تشویق نیز قرار بگیرند. درواقع، امثال نامبرده که در شرایط دشوار و فتنهگون آن زمان، حاضر به دفاع از امنیت مردم و نظام و برخورد با محاربین و متجاوزین به حریم امن کشور و نظام شدهاند، به نوعی تعهد و پایبندی خود به اصول و راه امام(ره) و انقلاب را نشان دادهاند و در شرایط کنونی، برعکس ادعا و تمایل دشمنان، کشور به اینگونه شخصیتهایی نیاز دارد که در مقابل دشمن سخت و در مقابل دوستان اهل مدارا و عطوفت باشند.
نکته پایانی اینکه، به لطف خداوند، مسیر ملت و نظام همانند گذشته واحد بوده و تا همیشه واحد خواهد ماند و مردم با حضور خود در انتخابات، پاسخ محکمی به این یاوهگوییهای ضدانقلاب داده و نشان خواهند داد که بین مردم و مسئولین فاصله معنا داری نیست و خروجی انتخابات هر شخصی که باشد، هیچ تأثیری در انزجار مردم از گروهک منافقین نخواهد داشت.