این اقدام که پس از سفر دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا به عربستان صورت گرفت، گمانه زنی های مختلفی را برانگیخته و برخی آن را ناشی از چراغ سبز واشنگتن دانسته اند. با این حال تیرگی روابط اعراب با قطر، ضمن آن که شورای همکاری خلیج فارس را دچار گسست کرده است، همگرایی مورد ادعای اعراب در جبهه ضدایرانی و طرح «ناتوی عربی» را زیر سوال برده است. در این گزارش قصد داریم به ابعاد و دلایل این ماجرا و نیز دورنما و پیامدهای آن بپردازیم
ده دلیل تیرگی روابط عربستان و قطر
1. نقش منطقه ای ایران تجلیل کرده و ایران را قدرتی بزرگ و ضامن ثبات در منطقه خوانده و حماس را نماینده فلسطینیان خوانده بود.
2.قطر را به حمایت از گروههای تروریستی با هدف برهم زدن نظم منطقه، متهم کرده است؛ از جمله حمایت از اخوانالمسلمین، داعش و همچنین گروههای تحت حمایت ایران.
3.توانمندی اقتصادی قطر موجب شد این کشور در سایر عرصه ها نیز به نقش آفرینی بپردازند. عربستان چنین رشدی را برای قطر برنتابید و در نتیجه بستر تیرگی در روابط دو طرف شکل گرفت.
4.حمایت قطر از اخوان المسلمین در مصر باعث شد که رقابت منطقه ای میان قطر و عربستان در سال ٢٠١٤ وارد مرحله حساسی شود.
5.قطر برخلاف عربستان سعودی و امارات متحده عربی از تقابل با سیاست های خارجی ایران اجتناب ورزیده و غالبا تلاش داشته با جمهوری اسلامی مناسبات عادی داشته باشد.
6.سفر ترامپ به عربستان، در تنش فعلی میان قطر و عربستان نقش داشته است
7.سفر محمد بن عبدالرحمان آل ثانی وزیر خارجه قطر به تهران، یک هفته پیش از سفر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به عربستان است.
8.مقامات عربستانی مدعی اند که قطر دو ماه پیش قصد انجام کودتا در کویت را داشته است.
9. ادعای حمایت قطر از نیروهای حشد الشعبی عراق نیز از دیگر دلایلی است که سعودی ها آن را بهانه می کنند.
10. مصر نیز که از مدت ها پیش بر سر مساله حمایت قطر از اخوان المسلمین روابطش با این کشور رو به سردی گذاشته بود، فرصت را برای تشکیل یک ائتلاف ضد قطری مناسب دیده است.
پیشینه
طی سال های گذشته به رغم اختلافات فراوان و تفاوت در دیدگاه و منافع، هیچ گاه در ائتلاف کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شاهد اختلاف و گسست جدی نبوده ایم، اما اکنون شش کشور عربی و در رأس آن ها عربستان و مصر (به اضافه امارات متحده عربی، بحرین، یمن و لیبی) از تصمیم خود برای قطع روابط دیپلماتیک با قطر خبر دادند، به این اتهام که قطر با حمایت از داعش، القاعده و اخوان المسلمین در صدد بی ثبات کردن منطقه است. هرچند قطر طی سال های اخیر از گروه های معارض در سوریه حمایت کرده است، اما عربستان سعودی با مطرح کردن قطر در این زمینه، می خواهد از خود رفع اتهام کند و حمایت از تروریست ها را فقط به دیگران نسبت دهد.
قطر برای اولین بار در دوران شیخ حمد آل ثانی -که از سال ١٩٩٥ تا ٢٠١٣ میلادی امیر قطر بود- موفق شد با اتکا به منابع غنی نفت و گاز و اقداماتی دیپلماسی و رسانه ای (مانند تأسیس شبکه الجزیره)، خود را از حد یک شبه جزیره کوچک در خلیج فارس به یک بازیگر تأثیرگذار در منطقه غرب آسیا تبدیل کند.
قطر از یک سو خواهان روابط حسنه با غرب و به ویژه ایالات متحده و انگلیس است، به طوری که پایگاه هوایی العدید قطر از سال ها پیش میزبان نیروهای هوایی این دو کشور غربی است و در حال حاضر حدود ١٠هزار نظامی آمریکایی در این پایگاه مستقر هستند، از سوی دیگر این کشور برای حفظ موازنه در عرصه منطقه ای و بین المللی تلاش کرد مناسبات خود را با ایران حفظ کند و در کنار حمایت از اخوان المسلمین به عنوان یکی از ریشه دارترین گروهای سیاسی اسلام گرا، با برادر بزرگ خود یعنی عربستان سعودی به رقابت بپردازد. قطر با اتخاذ چنین رویکردی در منطقه جایگاه خاصی یافت و توانست در پرونده های مختلفی از جمله سوریه، فلسطین، مصر و لیبی ایفای نقش کند.
دلایل اختلاف
قطع روابط دیپلماتیک با قطر و بستن مرزها و اخراج شهروندان قطری یک اقدام بی سابقه و غافلگیرانه بود، اما طی مدت اخیر نشانه های افزایش تنش میان قطر و کشورهای عربی نمایان شده بود. عربستان و قطر با وجود مشترکات سیاسی و ایدئولوژیک، سال هایی توام با رقابت و تنش را پشت سر گذارده اند. در چرایی تیرگی روابط عربستان و چند کشور عربی با قطر می توان به دلایل زیر اشاره کرد:
1) حدود دو هفته قبل، چهار کشور عربی سایتهای خبری قطر از جمله خبرگزاری رسمی و شبکه الجزیره را به دلیل انتشار سخنان امیر قطر که به انتقاد از عربستان سعودی پرداخته بود، مسدود کردند. شیخ تمیم در سخنان خود از نقش منطقه ای ایران تجلیل کرده و ایران را قدرتی بزرگ و ضامن ثبات در منطقه خوانده و حماس را نماینده فلسطینیان خوانده بود.
امیر قطر بلافاصله با انکار چنین اظهاراتی، این ماجرا را یک خرابکاری سایبری شرم آور خواند. وزیر خارجه قطر هم اظهارات منسوب به شیخ تمیم را را تکذیب کرد و اعلام کرد گروهی توطئه کرده بودند که با هک خبرگزاری رسمی قطر و انتشار چنین اظهاراتی روابط با این کشور را تیره کنند. قطر بارها تاکید کرد که شیخ تمیم آل ثانی چنین جملاتی را نگفته و با هکرها برخورد خواهد شد. اما این تکذیبیه های متوالی مورد قبول حاکمان سعودی قرار نگرفت.
2) آن گونه که در بیانیه رسمی دولت عربستان سعودی آمده است، دلیل قطع روابط با قطر تخلفهای سنگین آشکار و پنهان دوحه در سال های اخیر با هدف به هم زدن نظم داخلی، تحریک علیه حکومت و نقض حاکمیت ملی عربستان عنوان شده است. ریاض همچنین، قطر را به حمایت از گروههای تروریستی با هدف برهم زدن نظم منطقه، متهم کرده است؛ از جمله حمایت از اخوانالمسلمین، داعش و همچنین گروههای تحت حمایت ایران. همچنین عربستان دوحه را به حمایت از حوثی های یمن متهم کرده است.
3) در عرصه اقتصادی، عربستان و قطر به عنوان دو تولیدکننده بزرگ نفت و گاز، همواره رقابت سختی داشته اند. افزایش درآمدهای نفتی عامل اصلی قدرت گرفتن قطر بود. حمد بن خلیفه آل ثانی (پدر حاکم فعلی قطر) با احیای مخازن گاز پارس جنوبی درآمدهای قطر را به نحو چشم گیری افزایش داد و قطر تبدیل به کشوری شد که بالاترین درآمد سرانه ملی (حدود 130 هزار دلار) را کسب کرد. توانمندی اقتصادی قطر موجب شد این کشور در سایر عرصه ها نیز به نقش آفرینی بپردازند. عربستان چنین رشدی را برای قطر برنتابید و در نتیجه بستر تیرگی در روابط دو طرف شکل گرفت.
4) حمایت قطر از اخوان المسلمین در مصر باعث شد که رقابت منطقه ای میان قطر و عربستان در سال ٢٠١٤ وارد مرحله حساسی شود. عربستان و امارات متحده عربی از سوی اخوان احساس خطر می کنند و آن را شیطان بزرگ می دانند، زیرا مواضع اخوان همواره ناظر به انتقاد شدید از عربستان بوده است. در سال 2014 عربستان سعودی، امارات متحده عربی و بحرین در اعتراض به مفاد پیمان عدم مداخله در امور داخلی کشورها، سفرای خود را از قطر فراخواندند.
همزمان با روی کار آمدن شیخ تمیم، در مصر کودتا شد و بعضی سران اخوان المسلمین به قطر پناه بردند. عربستان با فراخواندن سفرایش قطر را تهدید کرد، اما این کشور زیر بار نرفت. با میانجیگری کویت در نهایت قرار شد سران اخوان المسلمین به جای تحویل داده شدن به مصر به ترکیه بروند.
5) اختلاف دیگر عربستان و قطر آن است که قطر برخلاف عربستان سعودی و امارات متحده عربی از تقابل با سیاست های خارجی ایران اجتناب ورزیده و غالبا تلاش داشته با جمهوری اسلامی مناسبات عادی داشته باشد. قطر همچون امارات و بحرین آن گونه که باید برای مقابله با ایران از عربستان پیروی نمی کند و به همین دلیل مورد خشم آل سعود واقع شده است.
6) گفته می شود سفر ترامپ به عربستان، در تنش فعلی میان قطر و عربستان نقش داشته است. به گفته محافل آمریکایی، در نشست ریاض که در زمان سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی برگزار شد، موضوع قطر مطرح شده است. آل سعود خود را در موضع قدرت دیده و چراغ سبز ایالات متحده را با خود همراه دیده اند.
عربستان سعودی و امارات متحده عربی با توجه به سفر ترامپ این اطمینان خاطر را پیدا کردند که در تقابل با ایران از حمایت کامل ایالات متحده برخوردارند. آن ها گمان کردند که با اتکا به رقص شمشیر با ترامپ و قراردادهای چندصد میلیارد دلاری می توانند حساب خود را با سیاست های قطر در منطقه تصفیه کنند.
7) آن گونه که سایت صهیونیستی دبکا ادعا کرده است، یکی از دلایل تنش در روابط کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس با قطر، سفر محمد بن عبدالرحمان آل ثانی وزیر خارجه قطر به تهران، یک هفته پیش از سفر دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا به عربستان است. دبکا همچنین مدعی شد که وزیر خارجۀ قطر، در این سفر، دیداری محرمانه با سردار قاسم سلیمانی، فرماندۀ نیروی قدس سپاه پاسداران داشته و در باره پرونده های منطقه ای به ویژه سوریه، هماهنگی هایی صورت گرفته است. دبکا مدعی شد که در این دیدار محرمانه، طرح هایی ارائه شد که هدف از آن خنثی کردن تلاش های آمریکا برای تشکیل ائتلاف منطقه ای علیه ایران بود.
8) مقامات عربستانی مدعی اند که قطر دو ماه پیش قصد انجام کودتا در کویت را داشته است. به گزارش پایگاه خبری البینه الجدیده، مقامات عربستانی می گویند که شیخ تمیم بن حمد، امیر قطر شخصا از کودتا در کویت حمایت می کرده و تلاش داشته است تا از طریق جریان های اسلام گرا، حکومت حاکم بر کویت را سرنگون کند. این پایگاه خبری می نویسد که دولت کویت تلاش بسیاری کرده است تا خبر این کودتا منتشر نشود، اما در شرایط فعلی این خبر دستاویز آل سعود برای اعمال فشار و قطع روابط با قطر قرار گرفته است.
9) ادعای حمایت قطر از نیروهای حشد الشعبی عراق نیز از دیگر دلایلی است که سعودی ها آن را بهانه می کنند. روزنامه عکاظ با درج یادداشتی با عنوان «چرا قطر علیه ماست؟» ادعا کرد مقام های قطری به نیروهای بسیج مردمی عراق موسوم به حشد الشعبی وعده داده اند در صورت گشودن جبهه جنگ علیه عربستان سعودی یک میلیارد دلار به این سازمان کمک خواهند کرد. این روزنامه مدعی شد که قطر پیش از این نیز مبلغ ۱۰۰ میلیون دلار به حزب الله عراق از شاخه های بسیج مردمی این کشور کمک کرده بود.
10) مصر نیز که از مدت ها پیش بر سر مساله حمایت قطر از اخوان المسلمین روابطش با این کشور رو به سردی گذاشته بود، فرصت را برای تشکیل یک ائتلاف ضد قطری مناسب دیده است. حمایت قطر از اخوان المسلمین مصر تا آن جا پیش رفت که این کشور سقوط دولت مرسی و به قدرت رسیدن ژنرال های ارتش را عملا یک کودتای غیرقانونی توصیف کرد. بحرین نیز به نوبه خود قطر را به حمایت از فعالیت های تروریستی مسلحانه و گسترش آشوب در این کشور متهم کرده و در شرایط فعلی با اشاره و حمایت عربستان با قطر قطع رابطه کرده است.
واکنشهای خارجی
واکنش های خارجی به تیرگی روابط قطر با کشورهای عربی چندان جدی نبوده است. رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا، در واکنش به قطع روابط چند کشور عربی با قطر از آن ها خواست اختلافات خود را حل کرده و متحد باقی بمانند. وزیر خارجه و رئیس کمیته دفاع و امنیت مجلس فدرال روسیه هم اعلام کردند مسکو به روابط با دوحه ادامه می دهد و قطع روابط کشورهای عربی به ما مربوط نیست.
رسانه های صهیونیستی هم اعلام کردند که قطع رابطه با قطر یک تراژدی سیاسی در جهان عرب اس،. اما وزیر دفاع اسرائیل از قطع رابطه با قطر حمایت کرده و گفته است که این اقدام می تواند آغازی برای یک اتحاد ضد تروریستی با حضور اسراییل باشد. یعلون، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی نیز در واکنش به این اتفاق گفت: عرب هایی که در زمان جنگ شش روزه ائتلافی علیه ما تشکیل داده بودند و قصد نابودی ما را داشتند، اکنون خودشان را با ما در یک کشتی می بینند. همه این ها نتیجه آن است که ما ایران را دشمن شماره یک خود میدانیم و طبیعی است که کشوری مثل قطر به دلیل همسویی با ایران از این کشتی خارج شده است.
در همین حال وزارت امور خارجه کشورمان نیز در واکنش به این ماجرا از تنش موجود ابراز نگرانی کرد و تاکید کرد اختلاف فعلی تنها از طریق روشهای سیاسی و مسالمت آمیز و گفت وگوهای شفاف قابل حل است. محمد جواد ظریف، وزیر خارجه کشورمان هم در توییتر خود نوشته است: همسایهها ماندنی هستند؛ جغرافیا تغییر نمی کند. زورگویی به هیچ وجه راه حل نیست. گفت وگو ضروری است، به خصوص در ماه مبارک رمضان.
گفتنی است انصارالله یمن نیز قطع رابطه کشورهای عربی با قطر را محکوم کرده است.
پیامدها
قطع روابط سیاسی و اقتصادی با قطر و تداوم آن، این کشور کوچک را با مخاطرات جدی مواجه خواهد کرد. قطر با حدود 2.5 میلیون جمعیت، کشوری وابسته به واردات است. تنها محصول عمده این کشور گاز، نفت و محصولات پتروشیمی است. حدود نیمی از کل واردات غذا از مرز زمینی با عربستان وارد میشود که در شرایط فعلی بسته شده است. گزارش هایی از هجوم مردم به فروشگاه ها برای خرید مایحتاج منتشر شده است.
قطر کشوری است که با اقتصاد پردرآمد، گردشگری، خطوط فعال هوایی، شبکه خبری بین المللی الجزیره و ورزش شناخته می شود، اما شرایط فعلی حاکی از نوعی محاصره و تحریم علیه این کشور است که بخش های مهم و فعال این کشور را در ابعاد مختلف اقتصادی و سیاسی دچار رکود خواهد کرد.
خروج اتباع کشورهای عربی نیز قطر را با مشکلات زیای مواجه خواهد کرد. برای مثال براساس گزارشی که اخیرا منتشر شده است در قطر حدود ۱۸۰ هزار مصری زندگی می کنند که بسیاری از آن ها در رشته های تخصصی مهندسی، پزشکی، حقوق و ساختمان سازی مشغول به کارند. از دست دادن این نیروی کار بزرگ، شرکت های داخلی و بین المللی فعال در قطر را با تهدید مواجه می کند.
در سایه شرایط پدید آمده، نفوذ تبلیغاتی، دیپلماسی و سیاسی قطر در سطح منطقه نیز به محاق خواهد رفت و ابزارهایی مانند شبکه الجزیره کارآیی سابق را نخواهد داشت.
به نظر می آید وخامت اوضاع فعلی برای جمهوری اسلامی ایران متضمن نوعی فرصت باشد. قطر اکنون عملا در محاصره قرار گرفته و نزدیکترین کشوری که می تواند با آن ارتباط لجستیکی داشته باشد، ایران است. قطع رابطه با قطر در درون شورای همکاری خلیج فارس شکاف پدید آورده و قطر عملا از این شورا رانده شده است. از پنج عضو دیگر، دو عضو یعنی کویت و عمان، هنوز حاضر نشده اند درخواست عربستان را برای همراهی در قطع رابطه با قطر بپذیرند. نکته قابل توجه آن است که مناسبات این دو کشور با جمهوری اسلامی ایران حسنه است.
در این میان، نقش ترکیه هم حایز اهمیت است، چون این کشور تاکنون مواضعی نزدیک به قطر داشته و از سال گذشته با عربستان سعودی دچار اختلاف شده است. به این ترتیب می توان شکل گیری نوعی ائتلاف ضد سعودی را در منطقه هر چند به شکل غیررسمی پیش بینی کرد، اگر این ائتلاف شکل گیرد و قطر با ایران همراهی کند، در واقع ضربه بزرگی به تلاش عربستان سعودی برای ایجاد ائتلاف ضدایرانی وارد می شود و جریان ها و دولت های مورد حمایت قطر در صف مقابل عربستان سعودی و در کنار ایران قرار می گیرند. در چنین وضعیتی، رویاهای سعودی ها از جمله طرح «ناتوی عربی» هم برباد خواهد رفت.
اگر رویارویی عربستان سعودی و قطر تداوم یابد چه بسا به تغییر مواضع منطقه ای قطر بینجامد. در چنین شرایطی می توان پیش بینی کرد قطر همانند گذشته رابطه اش را با حزب الله لبنان بهبود بخشیده و در سوریه نیز چه بسا موضع خود را در ضدیت با نظام بشار اسد تغییر دهد. طبعا این روند به تقویت محور مقاومت منجر شده و اقتدار و نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه افزایش خواهد یافت.
دورنما
قطع روابط چند کشور عربی با قطر در چنین سطح و با این شدت، یک اقدام بی سابقه محسوب می شود و دورنمای مناسبات اعراب را به ویژه در حوزه خلیج فارس در هاله ای از ابهام فرو برده است.
با قطع روابط عربستان، امارات، مصر و چند کشور عربی دیگر با قطر، به طور طبیعی این کشور حاشیه خلیج فارس در میان همسایگان عرب خود منزوی شده و کار دولت دوحه دشوار شده است.
بی تردید این اقدام از سوی عربستان طراحی و هدایت شده است. تطمیع مالی و ایفای نقش پدرخواندگی به عربستان سعودی این امکان را داده تا در بین همسایگان عرب، معادلات موجود را بر هم زند. چنین وضعیتی بر خلاف شعار وحدت اعراب است و فلسفه سازمان هایی مانند اتحادیه عرب و شورای همکاری خلیج فارس را زیر سوال می برد، اما ناگفته پیداست که عربستان وحدتی را می خواهد که خود محور و رهبرش باشد. بنابراین اگر کشوری ساز مخالفت و استقلال بزند، مورد فشار قرار خواهد گرفت. چنین حالتی پیشتر در باره سوریه نیز رخ داده بود.
از طرفی، اختلاف عربستان سعودی و قطر تنها ریشه های داخلی و عربی ندارد، بلکه بخشی از ماجرا به ایران بازمی گردد. به همین دلیل در اطلاعیه های دولت های عربستان سعودی و بحرین به شکل مکرر از ایران نام برده شده است. قطر علاوه بر آن که متهم است که از اخوان المسلمین، داعش، القاعده، حزبالله و حوثی ها حمایت می کند، متهم شده است که از گروه هایی برای اقدام در بحرین و همچنین مناطق شیعه نشین عربستان سعودی مانند قطیف و دمام کمک کرده است.
برخی تحلیلگران در سایه تیرگی مناسبات قطر و کشورهای عربی، نسبت به تشدید وخامت اوضاع منطقه هشدار داده و گفته اند قطب بندی های تازه ای در صفوف اعراب شکل گرفته و چه بسا درگیری های خونینی روی دهد، اما گروهی دیگر از کارشناسان با بررسی سوابق روابط کشورهای حاشیه خلیج فارس بر این باورند که این رویداد به جنگ با قطر منتهی نمی شود. بر اساس این نگاه، مناسبات اعراب به دلایل قومی و ایدئولوژیک، راهبردی است و اختلافات، معمولا مقطعی و تاکتیکی است، لذا به رغم شدت اختلافات در این مقطع، ترمیم مناسبات کشورهای عربی با قطر، دور از ذهن نخواهد بود./