کاندیدای نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه امام هیچ‌گاه مخالف قرار گرفتن اصل ولایت‌فقیه در قانون اساسی نبود، گفت: امام کاملاً رویکرد ضدآمریکایی و ضدانگلیسی داشتند و سایه آنها را با تیر می‌زدند و به همین خاطر قهرمان ملت ایران شدند.

گروه احزاب خبرگزاری فارس- امین صبحی و مریم عاقلی: به قول سید مرتضی آوینی تردید دارم که در سیاره زمین، هنوز هم جوامعی وجود داشته باشند که تسلیم اقتضائات تمدن اروپایی که جهان امروز را یکسره در تسخیر دارد؛ نشده باشند. نهادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی دنیای متمدن تا آنجا انسان جدید را محاصره کرده‌اند که اصلاً تصور دیگری از «حیات بشری» جز این‌که هست، ندارد.

امام خمینی (ره)، پیامبر تازه‌ای نبود اما از یادآوران بود که عهد فطری مردمان با خداوند را به آنان یادآوری کرد و چونان اسلاف خویش از ابراهیم و اسماعیل تا محمد (ص) دوره‌ای از جاهلیت را شکست و عصر دیگری از دین‌داری را آغاز کرد.

حماسه خمینی جوان هم عاشورایی بود؛ 15 خرداد سال 42 را باید نقطه عطفی برای ملت ایران دانست روزی که امام خمینی بی‌محابا بر نقطه ثقل امپریالیسم بین‌الملل تاخت و درراه رسیدن به این آرمان زندانی و تبعید شد اما این ندا را در تاریخ ماندگار کرد که «حسین (ع)» و «اسرائیل» دو واژه‌ای است که ملازمان و دشمنان روح‌الله را تا قیام قیامت از هم جدا خواهد کرد.

امام نهضتش را زمانی بنیان نهاد که پابرهنگان مستضعف نوای مراد خود را از زبان یک روح خدایی شنیدند و لبیک‌گویان بر دورش حلقه زدند؛ نهضتی که رنگ خون گرفت اما هرگز عقب‌نشینی نکرد تا نوید پیروزی آن سراسر جهان را در برگرفت.

و این‌چنین بود که وعده الهی که فرموده است «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم»، (خدا وضع و حال هیچ قومی را عوض نخواهد کرد مگر آنکه انسان‌ها به خودشان وضع و حال خودشان را تغییر دهند.) محقق و سلطنت 2500 ساله طاغوتیان برچیده شد.
در همین راستا گروه احزاب خبرگزاری فارس به مناسبت سی‌ونهمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و طلیعه چهلمین سالگرد بزرگ‌ترین انقلاب قرن، ویژه‌نامه‌ای با عنوان «ریشه‌های یک انقلاب» را منتشر کرده است.

در این پرونده، انقلاب اسلامی را به روایت اهالی تاریخ، بستگان امام، زندانیان رژیم شاهنشاهی و فعالان سیاسی تاریخ انقلاب مرور می‌کنیم تا از پسِ این خوانش انقلابی به یادآوری نقاط قوت و برجسته انقلاب 39 ساله‌مان و همچنین آسیب‌شناسی نقاط ضعف و آسیب‌های انقلاب اسلامی بپردازیم.

بیشتر بخوانید:

جلال‌الدین فارسی از چهره‌های باقی‌مانده دورانی است که شمار اندکی از آن‌ها برجای‌مانده‌اند،‌ مردی که روی شریعتی، نهضت آزادی و مجاهدین اولیه تأثیر گذاشت، با امام همراهی فکری و سیاسی داشت، علیه مارکسیسم مبارزات فکری گسترده کرد، در فلسطین و همراهی با الفتح سوابق طولانی داشت، در همراهی با نهضت اسلامی جدی بود، اهل تفکر بوده و هست.

فارسى در سال 1339 به‌صورت غیرقانونی به عراق رفت و پس‌ازآن که چند ماه تحت نظر بود تا پناهندگى سیاسى بگیرد و درنهایت موفق به گرفتن پناهندگی شد.

ازآنجا به سوریه و لبنان رفت و در سوریه توانست با نماینده دولت جمال عبدالناصر که فعالیت‌های انقلابى کشورهاى منطقه را هدایت مى‌کرد تماس بگیرد. اوایل سال 40 به ایران برگشت که دستگیر شد و تا شهریور 41 در قزل‌قلعه بود.

در شهریور 41 وقتی از زندان آزاد شد، نهضت آزادى تشکیل‌شده بود و وى به توصیه آقاى طالقانى و آقاى سید رضا زنجانى براى تقویت جناح دینى نهضت آزادى وارد فعالیت شد.

فارسى بعد از سال 40 مجلدى دیگر از تکامل مبارزه ملى را نوشت که در جلسات کادرهاى نهضت آزادى که چهل نفر بودند به‌صورت کپى تدریس مى‌شد. آن مجلد، درباره براندازى رژیم پهلوى بود و به همین دلیل هیچ‌گاه چاپ نشد.

فارسی بعد از نطق امام درباره کاپیتولاسیون، رساله‌ای با عنوان «دو گونه مخالفت با کاپیتولاسیون» نوشت که یکى مخالفت امام و دیگرى مخالفت برخى از نمایندگان مجلس بود که باهم مقایسه شده بود.

کتاب «انقلاب تکاملى اسلام»، تفکر انقلاب و نظام اسلامى را با تطبیق دوره فعلى با صدر اسلام میان نسل جوان مذهبى ترویج و تبلیغ مى‌کرد، در نخستین مراحل چاپ این کتاب، ساواک از وجود آن آگاهى یافت و به دلیل وجود کنایات فراوان آن نسبت به رژیم توصیه کرد که از چاپ آن جلوگیرى شود.

فارسى طى هشت سال پیش از انقلاب یکى از محورهاى اصلى فعالیت‌های انقلابى ـ اسلامى در لبنان و عراق بود و چون به‌صورت انفرادى کار می‌کرد، با گروه امام موسى صدر و چمران روابط دوستانه‌ای نداشت.

نخستین اثر مکتوب وی ترجمه نطق تاریخی آیت‌الله محمدحسین کاشف العظاء در کنفرانس پاکستان بود که در سال 1333 منتشر شد.

کاندیدای نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری از اولین دوره رقابت‌های انتخاباتی کنار کشید؛ در آن دوره رقیبانش ادعا کردند که جلال‌الدین فارسی افغانی است و طبق قانون اساسی که می‌گوید ریس جمهور باید اصالت ایرانی داشته باشد شرط حضور در میدان رقابت انتخابات را ندارد. بدین ترتیب او از رقابت‌ها کنار رفت و به مطالعه، تحقیق و نگارش مشغول شد.

آنچه پیش‌روی شماست گفت‌‌و‌گوی تفصیلی خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاری فارس با جلال‌الدین فارسی کاندیدای نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری است:

فارس: به‌عنوان اولین سؤال لطفاً کمی پیرامون سابقه خانوادگی و نحوه ورودتان به فضای مبارزاتی توضیح دهید.

فارسی: من در سال 1312 در شهر مقدس مشهد، کوچه سرحوضو، به دنیا آمدم. خانه ما به فاصله کمی در میان دو تکیه قنادها و یزدی‌ها قرار داشت. دوره ابتدایی را در دبستان اسلام و سال ششم آن و دوره متوسطه را در دبستان و دبیرستان ابن‌یمین گذراندم.

سال اول دبیرستان با دکتر علی شریعتی همکلاس بودم. پدرش استاد محمدتقی شریعتی دبیر تعلیمات دینی و زبان عربی ما بود. سال بعد، علی شریعتی به دانشسرای مقدماتی رفت تا آموزگار شود. در سال‌های دوم تا پنجم دبیرستان با دکتر کاظم سامی همکلاس و دوست بودم. او در دوره دبیرستان به عضویت حزب ایران و سپس جمعیت مردم ایران درآمد.

من از کلاس ششم ابتدایی پای صحبت استاد محمدتقی شریعتی نشستم. سپس از شاگردان وی در کانون نشر حقایق اسلامی شدم؛ دوره تحصیلم در دبیرستان با شور و حال نهضت ملی ایران همراه بود.

بنده به مرحوم آیت‌الله کاشانی و شهید بزرگ سید مجتبی نواب صفوی ارادت داشتم و در حوادث تظاهرات نهضت ملی شرکت می‌کردم و شاهد وقایع و رفتار بسیاری از رجال آن دوره بودم.

 

 

فارس: سابقه خانوداگی‌تان چطور بود؟

فارسی: من آخرین فرزند خانواده‌ای بودم که همه اعضای آن به امر تجارت می‌پرداختند. پدرم همراه بخشی از خانواده در اواخر دوره قاجار پس از فتح هرات به‌وسیله قوم پشتون یعنی قومی که «افغان» هستند، از هرات به مشهد مهاجرت کردند.

 

برادر بزرگم از تجار معروف بود و باشخصیت‌های برجسته رفت‌وآمد داشت بنابراین، خانواده ما تاجرهایی بودند که از خانواده‌ای معتبر هستند؛ پسرعموهای زیادی دارم که در هرات مانده‌اند، درعین‌حال خویشاوندان بسیاری هم داریم که در مشهد ساکن هستند.

*انقلاب فرانسه و روسیه انقلاب انسانی بود

فارس: با توجه به اینکه در ایام سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم به عقیده شما زمینه‌های شکل‌گیری و عوامل سرنگونی رژیم پهلوی در بهمن 57 چه بود و اینکه به‌نوعی مردم و اعتقادات دینی آن‌ها چه نقشی در یاری نهضت حضرت امام داشت؟

فارسی: در کل تاریخ‌ دو گونه انقلاب داریم؛ یکی انقلاب انسانی و دیگری انقلاب اسلامی؛ انقلاب فرانسه و روسیه انقلاب انسانی است؛ این انقلاب‌ها انقلاب‌هایی است که به انگیزه اعتلا و عالی‌تر از انسان شدن رخ می‌دهد.

باید بررسی کرد که چه کسانی هدفشان انقلاب و چه کسانی جزو معاندین یک انقلاب هستند؛ این موضوع ازجمله مسائلی است که هیچ‌یک از علما نتوانسته در خصوص آن به نتیجه برسند و خداوند با نزول قرآن این موضوع را تفهیم کرده است. 

اگر کسی بر قرآن احاطه علمی پیدا کند می‌بیند که خداوند از سه نوع زندگی که برای هرکسی امکان دارد یاد می‌کند، برای زیست مسلمانی باید به این قوانین توجه داشت، خاصیت انسان شدن در همه افراد وجود دارد.

فارس: تفاوت انقلاب‌ اسلامی با انقلاب‌های انسانی در چه موضوعاتی است؟

فارسی: انقلاب‌هایی غیر اسلامی، انقلاب‌ انسانی محسوب می‌شود، این‌ها بیش از انسانیت چیزی نمی‌دانند درحالی‌که همین انسان می‌تواند جزو پست‌ترین و خطرناک‌ترین افراد بشر شود و می‌تواند به اراده خودش به عالی‌ترین نوع زندگی ممکن در طول تاریخ دست پیدا کند و آن زندگی همان اسلام و مسلمان شدن است.

حق‌گرایی ما را به حیات انسانیت و از آن بالاتر به اسلام ارتقا می‌دهد

فارس: یعنی نقطه افتراق انقلاب اسلامی با سایر انقلاب‌های جهان این تعالی است؟

فارسی: بله همین‌طور است، وقتی انسانی قرآن می‌خواند زندگی او طوری می‌شود که از حیات انسانیت بالاتر می‌رود، یعنی خود را برای آزادی دیگران به کشتن می‌دهد. خداوند خودش می‌گوید که ما به انسان یک انگیزه حق‌گرایی داده‌ایم و شما می‌توانید از انگیزه‌های انسانیت بالاتر روید و مسلمان شوید. حق‌گرایی ما را وادار می‌کند همین ثروتی را که داریم به‌طور مثال صرف بینوایان کنیم و با مترفان و مستکبران بجنگیم و کسانی را که زیر سلطه آن‌ها بودند آگاه کنیم و به حیات انسانیت و از آن بالاتر به اسلام ارتقا بخشیم.

* امام (ره) علیه رژیم سلطنت قیام کردند

فارس: یعنی دقیقاً کاری که حضرت امام (ره) با انقلاب خود آن را اجرایی و نهادینه کردند،‌درباره گستره و اثرگذاری رهبری حضرت امام (ره) نظر شما چیست؟

فارسی: ما می‌خواهیم ببینیم زمینه‌های انقلابی که رهبری آن به عهده امام بود چگونه فراهم‌شده است. امام (ره) علیه رژیم سلطنت قیام کردند ازاین‌رو تمام مردم پشت‌سر ایشان قرار گرفتند و من هم پشت‌سر امام آمدم.

بنده در دبیرستان کمال نارمک تدریس می‌کردم که الآن نیز این مدرسه فعالیت می‌کند، من کتاب‌های خود را تدریس می‌کردم و آن زمان شهید رجایی و شهید باهنر از شاگردان بنده بودند. هزینه انتشار کتاب‌های بنده را امام تقبل کردند. امام (ره) از ابتدای زندگی طلبگی خود تا زمان رهبری‌شان یک نظریه‌ای مربوط به ولایت‌فقیه داشتند.

 

 

*کتاب‌هایم دیگر تجدید چاپ‌نشده است

فارس: این کتاب‌هایی شما که معتقدید نقش پررنگی در مطالعات و آگاهی مبارزان داشت آیا تجدید چاپ هم شده است؟

فارسی: خیر، تجدید چاپ‌نشده است. 

فارس: شما همواره تأکیددارید که هیچ مبارزی نبوده است که کتاب‌های شمارا مطالعه نکرده باشد، با توجه به این تأثیرگذاری پس چرا این کتاب‌ها تجدید چاپ‌نشده است؟

فارسی: البته این کتاب‌ها در دسترس همگان قرارگرفته و این کتاب‌ها در حال حاضر بر روی سایت بنده نیز موجود است.

*مسلمان واقعی باید بر کل قرآن احاطه داشته باشد

فارس: نقل‌قولی از شما مطرح‌شده بود مبنی بر اینکه امام فرماندهی نظامی سرنگونی رژیم پهلوی را به شما سپردند، درباره این موضوع هم توضیح بفرمایید که قرار بود چه‌کاری انجام دهید؟

فارسی: این مسئله از طریق همین آثارم بود، کسانی که انقلاب کرده و رژیم سلطنتی را ساقط کردند کتاب‌های امام را خوانده بودند. مسلمان واقعی باید بر کل قرآن احاطه داشته باشد، وقتی من خواستم مردم را دعوت به قیام مسلحانه کنم و رویاروی رژیم ایستادم کتاب‌های من را ممنوع کردند و این باعث چاپ زیرزمینی کتاب‌های بنده شد و زمانی که انقلاب شد زنان نیز به میدان مبارزه آمدند و همپای مردان از نهضت امام خمینی (ره) دفاع کردند.

*حضور مسئولانی که تسلط قرآنی ندارند از آسیب‌های انقلاب است

فارس: آیا انقلاب اسلامی به اهداف و چشم‌اندازهای مدنظر خود رسیده و همچنین بفرمایید به نظر شما مهم‌ترین تهدیدها و آسیب‌ها برای نظام اسلامی چیست؟

فارسی: مهم‌ترین آسیبی که در حال حاضر وجود دارد این است که افرادی که احاطه علمی در قرآن ندارند در جایگاه‌های مسئولیتی قرار بگیرند و حرف‌های غیر قرآنی بزنند. 

 

* تغییر فرهنگ قطعاً یک خطر است

فارس: به نظر شما علت تغییری که در گفتمان مقاومت به گفتمان سازش اتفاق افتاد چیست؛‌آیا این آسیب‌ها نظام را تهدید نمی‌کند؟

فارسی: چه تهدیدی؟

* هدف مستکبران از بین بردن روحیه حق‌طلبی است

فارس: همین‌که فرهنگ مقاومت به فرهنگ سازش تبدیل شود و اینکه نظام را تسلیم‌پذیر نشان دهند درحالی‌که یکی از اهداف انقلاب ایستادگی و مقاومت در برابر استکبار بوده است. 

فارسی: این تغییر فرهنگ قطعاً یک خطر است چراکه هدف مستکبران همین است که این روحیه حق‌طلبی را از بین ببرند و انسان‌های آزاده و مسلمانان را تحت‌فشار قرار دهند. خطری که در حال حاضر ما را تهدید می‌کند این است که برخی در لباس روحانیت زمینه‌ساز چنین خطراتی هستند و برخلاف توصیه‌های قرآنی عمل می‌کنند.

 

*برای مصون ماندن از عوامل آمریکا و شاه باید حمایت الفتح را جلب می‌کردیم

فارس: شما چه زمانی ایران را برای آموزش فعالیت‌های چریکی و نظامی ترک کردید و اصلاً هدفتان از رفتن به لبنان چه بود؟

فارسی: من پانزدهم مرداد سال 1349 با اتوبوس به سمت استانبول رفتم، خاطرم هست برای مشایعتم تنها مرحوم هاشمی رفسنجانی آمده بود.

فارس: هدف شما از این سفر چه بود؟

فارسی: ما در آن مقطع به آموزش و تدارکات نظامی نیاز داشتیم، این کار در لبنان و به کمک سازمان الفتح امکان‌پذیر بود، ما برای مصون ماندن از عوامل آمریکا و شاه و به‌خصوص فالانژها باید حمایت الفتح را جلب می‌کردیم.

فارس: چه کسانی از این سفر شما خبر داشتند؟

فارسی: شهید باهنر، شهید رجایی، شهید محمد منتظری و مرحوم آیت‌الله طالقانی، اسدالله لاجوردی، مهندس صادقیان تهرانی و حسن نیری تهرانی ازجمله این افراد بودند، البته فعالیت من درزمینهٔ تعلیمات نظامی چندان گسترده و قابل‌توجه نبود، بااین‌حال ساواک و رژیم را ترسانده بود.

* از ابوجهاد خواستم از کمک به گروه‌های کمونیست و غیرمسلمان خودداری کند

فارس: ارتباط شما با سازمان الفتح و عرفات چگونه بود و نظر آن‌ها درباره انقلاب اسلامی چه بود؟

فارسی: سازمان الفتح که تا آن زمان به همه گروه‌های مخالف شاه توجه داشت، به بنده نیز توجه خاصی پیدا کرد و ازاین‌رو یاسر عرفات و سپس ابوجهاد از من دعوت کردند تا با آن‌ها دیداری داشته باشم. در اجرای مسئولیتی که به من واگذار شد به برادرانی همچون شهید منتظری و مهندس غرضی که در کار تعلیم نظامی شرکت داشتند اطلاع دادم که سازمان الفتح جز با اجازه نماینده امام نمی‌تواند اقدامی در مورد ایران انجام بدهد اما امکانات برای تعلیم و مبارزه مسلحانه نامحدود است و می‌توانند به هر مقدار که نیاز باشد استفاده کنند، البته من در بیروت از ابوجهاد خواستم از کمک به گروه‌های کمونیست و غیرمسلمان خودداری کند.

فارس: حکم امام برای شما درباره همکاری با این سازمان چه بود؟

فارسی: امام در حکم سوم دی‌ماه سال 1357 برای تنظیم رابطه انقلاب اسلامی ایران با سازمان الفتح و انقلاب فلسطین حکمی برای بنده صادر کردند که در آن خطاب به ابوجهاد آمده بود «پس از اهدای تحیت عطف به مرقوم محترم تاریخ 1978/10/12 جلال‌الدین فارسی را برای آن امر معین نمودم.»

 

 

*ماجرای دیدار امام و یاسر عرفات

فارس: درباره دیدار یاسر عرفات با امام که شما هم در آن دیدار حضور داشتید، خاطره‌ای دارید؟

فارسی: بعدازاینکه انقلاب اسلامی پیروز شد من با چند نفر از سران فلسطین ازجمله یاسر عرفات به ایران آمدم. ما یکسره به اقامتگاه امام رفتیم و هیئت فلسطینی یک طبقه پایین‌تر از طبقه محل اقامت امام ساکن شدند، مرحوم امام در دیدار خود با آن‌ها از ملت فلسطین حمایت کرد و آن‌ها را برادر مسلمان خود خواندند.

فارس: شما با یاسر عرفات در ارتباط بودید، ایشان ابتدا در جبهه مقاومت و ضد اسرائیلی بودند اما رفته‌رفته یک تغییر رویکردی در ایشان صورت گرفت؛ و به‌نوعی کارگزار اسرائیل شدند. به نظر شما چرا فردی مانند یاسر عرفات که روزی اسلحه برمی‌داشت و به دنبال مقاومت بود دچار استحاله شد.

فارسی: او البته نصف فلسطین را گرفت.

*علت جدا شدن عرفات از رویکرد مقاومت و انقلاب اسلامی

فارس: به‌طور مشخص سؤالم این است که چرا پس از مدتی یاسر عرفات از سیاست مقاومت به رویکرد سازشکارانه رسید و از ایران فاصله گرفت؟

فارسی: در آن زمان صدام حسین به فلسطینی‌ها خیلی کمک مالی می‌کرد و درواقع در رأس کشور عراق قرار داشت. به همین خاطر رابطه رهبران فلسطین با صدام خوب بود.

 رهبران ساف (سازمان آزادی‌بخش‌ فلسطین) به خاطر اینکه هزینه‌های آوارگان و فقرا و تسهیلات کشورشان را تأمین کنند، از هر کشوری که به آن‌ها کمک می‌کرد استقبال می‌کرد، ازاین‌رو وقتی جنگ تحمیلی عراق به ایران صورت گرفت، نگاه عرفات هم به ایران منفی شد و بعد از سرنگونی صدام رابطه سازمان الفتح با ایران بهبود یافت.

فارس: این تغییر ذائقه فرهنگی در افرادی که روزی تفکر دیگری داشتند و رویکرد انقلابی و حامی مقاومت داشته‌اند چگونه اتفاق می‌افتد؟

فارسی: یک محرکی در انسان وجود دارد که حتی می‌تواند انسان را کافر کند درواقع «آز» ما را برمی‌انگیزاند تا ثروتمند شویم، این درواقع ناشی از نوعی دنیازدگی و پست‌تر از جانوران شدن است.

فارس: یعنی قائل به این هستید که این چرخش به خاطر دنیازدگی رخ می‌دهد؟

فارسی: بله همین‌طور است.

 

فارس: موضوعی که درباره این دنیازدگی و تغییر ذائقه مطرح کردید اگر بخواهید مصادیق داخلی آن را مثال بزنید که بعد از انقلاب چه آفت‌هایی در این حوزه گریبانگیر انقلاب بوده است و چه جریاناتی دچار این مسائل شدند؟

فارسی:  کسانی که از مفاهیم قرآنی و آرمان‌های انقلاب عدول کردند، در این زمینه باعث ایجاد آسیب‌هایی شدند.

* امام هیچ‌گاه مخالف قرار گرفتن اصل ولایت‌فقیه در قانون اساسی نبود

فارس: به بحث قانون اساسی بازگردیم، برخی افراد ازجمله نهضت آزادی‌ها معتقدند که امام موافق نبود ولایت‌فقیه در قانون اساسی ما قرار بگیرد.

فارسی: بی‌خود می‌گویند و امام هیچ‌وقت مخالف قرار گرفتن این اصل در قانون اساسی نبود؛ این مسئله در قانون اساسی اولیه یا پیش‌نویس وجود نداشت، کسانی که می‌گویند امام مخالف مطرح‌شدن این بحث در قانون اساسی بود کاملاً غلط می‌گویند. این قانون اساسی ما مبتنی بر قرآن است.

فارس: یکی از مخالفان قرار گرفتن اصل ولایت‌فقیه در قانون اساسی دولت موقتی‌ها بودند.

فارسی: بله و البته بسیاری از آن‌ها از دوستان من بودند.

* نهضت آزادی‌ مشی ملی داشته و بر قرآن مسلط نبودند

فارس: شما چه انتقاداتی به نهضت آزادی داشتید و چرا نهضت اسلامی را تأسیس کردید؟

فارسی: اعضای نهضت آزادی‌ مشی ملی داشته و بر قرآن نیز احاطه‌ای نداشتند البته قرآن را ترویج می‌کردند اما تسلطی بر آن نداشتند البته بازرگان نظراتش صائب بود و می‌خواست کشور را اداره کند. 

فارس: صحبت از نهضت آزادی و دولت موقت شد، شما گفتید که این‌ها به مباحث دینی و قرآنی مسلط نبودند، یعنی معتقدید که آن‌ها دچار نوعی التقاط بودند؟

فارسی: بله البته نمی‌توان گفت التقاط اما به مباحث قرآنی مسلط نبودند و یکی از مشکلات نیز همین مسئله بود. 

 

*امیرانتظام خائن و جاسوس آمریکا بود

فارس: نظرتان درباره امیرانتظام که از مسئولان برجسته دولت موقت بود و بازرگان نیز از او حمایت کامل داشت، چیست؟

فارسی: امیرانتظام خائن و جاسوس آمریکا بود.

*امام به خاطر روحیه ضدآمریکایی قهرمان ملت ایران بود

فارس: نظر امام (ره) درباره آمریکا چه بود؟

فارسی: امام کاملاً رویکرد ضدآمریکایی و ضدانگلیسی داشتند. مواضع امام بسیار دقیق بود. امام هرگز به دنبال این نبود که با آمریکا رابطه برقرار کنند و سایه آن‌ها را با تیر می‌زدند و به همین خاطر امام قهرمان ملت ایران شد. ایشان توانست شاه را سرنگون کند و اگر ایشان این‌گونه نبود من و امثال من مرید امام نمی‌شدیم. شهید باهنر، شهید رجایی، مهندس بازرگان و مرحوم سحابی نیز به امام ارادت داشتند.

فارس: یک سؤالی که از شما دارم درباره موضع شما نسبت به شخصیت‌های طراز انقلاب اسلامی است؛ همواره مطرح است که شما مواضعی جنجالی نسبت به افراد برجسته انقلاب ازجمله شهیدان چمران، رجایی و مطهری داشته‌اید و حتی نظراتی که درباره امام مطرح کرده‌اید این‌گونه بوده است، آ‌یا فکر نمی‌کنید نظرات این‌چنینی درباره شخصیت‌های اصلی انقلاب به‌نوعی کمک به اهداف دشمن است.

فارسی: مثلاً درباره چه کسی این‌گونه صحبت کرده‌ام؟

فارس: شما درباره شهید رجایی گفته بودید که او یک فرد ضد آخوندی بود که من او را به راه‌آوردم و از نهضت آزادی جدا کردم.

فارسی: بله خب او یک دبیر بود.

فارس: بالاخره انقلاب اسلامی مبتنی بر یک جنبش مردمی بود که همه مردم و از همه اقشار در پیروزی آن نقش داشتند.

فارسی:بله اما اینکه فردی این‌چنینی بخواهد کشور را اداره کند درست نیست ایشان قبل از انقلاب یک مدرسه را اداره می‌کرد.

فارس: یا درباره امام موسی صدر نیز مواضع شما بسیار خاص است.

فارسی: آقای موسی صدر قبل از پیروزی انقلاب که من در لبنان حضور داشتم و انقلابیون دور من بودند نه دور او، با شاه رابطه خوبی داشت، ایشان می‌گفت که ما باید با مسیحیان متحد شویم و یک آخوند به کلیسا برود و یک کشیش نیز در مسجد  پیش‌نماز شود. وقتی چنین حرفی را زد باید علیه او قیام می‌شد.

فارس: این حرف رویکردش تقریب ادیان و مذاهب مختلف و یکپارچه کردن جامعه چندتکه لبنان است. 

فارسی: ایشان باید به خاطر این حرف کشته می‌شد اما ما دیدیم که ارزشی ندارد هرچند قذافی او را کشت. قذافی به نهضت‌های انقلابی و ضد استعماری کمک می‌کرد اما هر چه امام موسی صدر اقدام می‌کرد به او کمک نکرد وقتی او را دعوت کردند  او به آنجا رفت، من آنجا مراوده و از همه جزئیات اطلاع داشتم و درنهایت او را کشتند.

 

فارس: لبنان با اسرائیل درگیری داشت اما امام موسی صدر با این کار قصد داشتند که وحدت را به مردم لبنان بازگردانند تا بتوانند در مقابل یک دشمن واحد یعنی اسرائیل ایستادگی کنند و درنهایت این مسئله به تشکیل جنبش امل انجامید، خیلی از نزدیکان امام موسی صدر شمارا جزو کسانی می‌دانند که رابطه خوبی با قذافی داشته‌اید و این را یک اتهام علیه شما می‌دانند.

فارسی: قذافی یک مرد بزرگی بود و رابطه داشتن با او یک افتخار است. شما دیدید که چه کسانی قذافی را کشتند؛ همان نیروهای غربی و استعماری.

فارس: بالاخره مردم این دیکتاتور لیبی را نمی‌خواستند.

فارسی: دیکتاتور بود اما حالا که او را کشتند حکومت لیبی به چه وضعیتی دچار شده است.

فارس: اینکه در کشور لیبی آنارشیست حاکم شده است بحث دیگری است مردم لیبی قذافی را نمی‌خواستند.

فارسی: مستکبران و مترفان اروپا و آمریکا همدست شدند و این کار را کردند. آقای صدر می‌خواست بگوید که قذافی بی‌دین است و او هم وی را کشت، شما اگر بودید چه‌کار می‌کردید.

فارس: شما نیز در کتاب‌های خود به سیاست‌های قذافی ازجمله حضور دختران جوان به‌عنوان مشاوران او انتقاد داشته‌اید.

فارسی: بله او می‌خواست زنان را نیز مسلح کند چون کشورش جمعیت کمی داشت و از این طریق می‌خواست مستکبران را سرنگون کند. اما روش غلطی بود.

فارس: نظر شما درباره آقای منتظری و قائم‌مقامی ایشان چه بود؟

فارسی: مرحوم منتظری یک مرد بزرگی بود که در سراسر زندگی خود در پیدایش انقلاب مؤثر بوده است.

*به منتظری گفتم در موضوع مهدی هاشمی دخالت نکند

فارس: پس چرا مسیر خود را از انقلاب جداکردند؟ نظرتان درباره نقش باند مهدی هاشمی در بیت منتظری که باعث جدا شدن او از انقلاب شد چیست؟

فارسی: ایشان آدم ساده‌ای بودند؛ من اتفاقاً درباره باند مهدی هاشمی با آقای منتظری صحبت کردم و به او گفتم شما درباره این‌ها اطلاعات ندارید و ممکن است آن‌ها کارهای پنهانی کرده باشند و شما بی‌خبر باشید، به او گفتم مبادا مداخله کنید.

فارس: یعنی به آقای منتظری توصیه کردید؟

فارسی: بله دو بار خدمت ایشان رفتم و ایشان نیز به من ارادت زیادی داشت اما متأسفانه ایشان به توصیه‌های ما عمل نکرد.

فارس: یعنی آقای منتظری ساده‌لوحانه با این مسئله برخورد کردند؟

فارسی: بله ایشان در این مسئله ساده‌لوحانه وارد شدند. آقای منتظری نسبت به مهدی هاشمی حسن نیت داشت وی نیز از کارهای خرابکارانه خود به آقای منتظری چیزی نمی‌گفت. ایشان هم که از غیب خبر نداشت.

 

* من خود را از قذافی مسلمان‌تر می‌دانستم

فارس: در خصوص بحث حضور و ورودتان به موضوع انتخابات که به تشویق حزب و جامعه مدرسین و مجموعه‌های دیگر دعوت‌شده بودید تا در این عرصه حضور پیدا کنید صحبت بفرمایید و بحثی که هنوز درباره کاندیداتوری شما مطرح می‌شود این است که آقای قذافی نیز به شما پیشنهاد کاندیداتوری برای انتخابات را کرده بود.

فارسی: ابداً این‌گونه نیست. انتخابات یکی از امور داخلی کشورمان است. من خود را از قذافی مسلمان‌تر می‌دانستم. 

فارس: مباحثی که درباره کناره‌گیری شما از انتخابات ریاست جمهوری پیش ‌آمد

فارسی: من کناره‌گیری نکردم.

فارس: در انتخابات ثبت‌نام نکردید.

فارسی: ریاست جمهوری ارزشی ندارد، ما باید کارهای کلان‌تری انجام دهیم و مسلمانان و انسان‌های آزاده را تکثیر و مستکبرین را از بین ببریم. 

* موسوی از ابتدا هم با امام نبود

فارس: شما درباره شهید آیت و شهید دیالمه مبحثی را مطرح کردید که نسبت به میرحسین موسوی موضع تندی داشتند، دراین‌باره توضیح دهید.

فارسی: باید در ابتدا این نکته را بگویم که میرحسین موسوی از ابتدا هم با امام نبود. زمانی که حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد، میرحسین موسوی هم وارد حزب شد.

فارس: چرا او به عضویت حزب درآمد؟

فارسی: حقیقت این است ما نمی‌دانستیم که چرا فردی مانند موسوی به حزب آمد و حتی چندین سال بعد  متوجه شدم که موسوی با آقا خویشاوند است. 
 
فارس: آقای موسوی چگونه به عضویت حزب جمهوری درآمد؟ 
   

فارسی: من از سال 1335 با آقای خامنه‌ای آشنا شدم. ایشان به معنای واقعی به دنبال جذب حداکثری بود تا به‌نوعی برای امام یارگیری کند و این از آشنایی کامل ایشان به فعالیت‌های حزبی حکایت داشت. ازاین‌رو موسوی هم به عضویت حزب جمهوری اسلامی درآمد. حزب جمهوری اسلامی با تأیید شخص امام خمینی (ره) تأسیس شد و حتی از ایشان کمک مالی دریافت می‌کرد برای همین مردم به آن چشم امید داشتند.

فارس: شما در جریان حزب جمهوری اسلامی از میرحسین موسوی حمایت کردید؟

فارسی:  ابداً این کار را انجام ندادم.

فارس: درباره آن بحث مجله‌ای که سرمقاله آقای پیمان را نوشته و چاپ کرده بودند.

فارسی: موسوی پیرو پیمان بود و پیمان نیز مرد منحرفی بود و در نظر امام (ره) و مجتهدین یک‌شبه کمونیست و مارکسیست تلقی می‌شد. 

*موسوی و کروبی بسیار پست‌تر از جبهه ملی‌ هستند

فارس: حزب می‌خواست با او برخورد کند اما شما موافق نبودید که با میرحسین برخورد شود و گفتید که خودش جبران اشتباه می‌کند و روایت شما این‌گونه بود که گفتید نگذارید او به سطل آشغال بیفتد. شما معتقد بودید که خطر موسوی و کروبی از ملی‌ مذهبی‌ها بیشتر است

فارسی: بله همین‌طور است، حداقل نهضت آزادی‌ها دارای سابقه ضد سلطه‌طلبی بودند و در دوران شاه این روحیه خود را نشان دادند اما موسوی دقیقاً در جهت سلطه‌طلبی گام برداشت و مورد تشویق آمریکا و انگلیس قرار گرفت؛ به نظر من این آقایان بسیار پست‌تر از جبهه ملی‌ها هستند.

موسوی و کروبی تصور کردند می‌توانند جلوی ولایت‌فقیه بایستند درصورتی‌که نمی‌دانند ولی‌فقیه باوجود تمام دشمنی‌ها توانسته است ملت ایران را از پستی‌وبلندی‌ها عبور دهد.

*سران فتنه باید مجازات شوند

فارس: نظر شما درباره عملکرد میرحسین موسوی و کروبی در سال 88 چیست؟

 فارسی: من معتقدم این افراد نه‌تنها به‌نظام، ‌بلکه به آن 13 میلیون فردی که به آن‌ها رأی دادند هم ‌خیانت کردند، موسوی و کروبی باید عذرخواهی کنند چراکه آن‌ها از منافقین هم بی‌ارزش‌تر هستند. این آقایان باید در برابر تاریخ ایران پاسخگو باشند و مجازات شوند تا آیندگان بدانند چه شری از سر نظام دور شد؛ در دوران نخست‌وزیری موسوی، زمانی‌ که امام قطعنامه را پذیرفتند میرحسین با دادن استعفا مخفی شد.

*موسوی می‌خواست از خودش یک قهرمان بسازد

فارس: چرا استعفا داد؟

فارسی: می‌خواست با این کار بگوید من موافق قطعنامه نبودم و از خودش در افکار عمومی قهرمان بسازد.

فارس: چرا شما از اواخر دهه 60 روزه سکوت گرفتید و دیگر وارد معادلات سیاسی نشدید؟

فارسی: بعد از مجلس دوم من دیدم خیلی از کسانی که با آن‌ها همراه بوده‌ام یا شهید شده و یا فوت کرده‌اند. بنده هم تصمیم براین گرفتم تا با کارهای پژوهشی و فرهنگی در مسیر و اهداف اصلی انقلاب قدم بردارم.

فارس: درباره موضع شهید آیت و شهید دیالمه توضیح ندادید؟

فارسی: در این باره زیاد گفته شده است و دیگر امروز برای همه آشکار شده که چرا آن شهدای بزرگوار موضع تندی نسبت به آقای موسوی داشتند.

انتهای پیام/