وعده 200 هزار دلاری سعودی ها به تروریستها/
تروریستها اعضای یک خانواده بودند/
عوامل داخلی 26 نفر بودند
وعده 200 هزار دلاری سعودی ها به تروریستها/
تروریستها اعضای یک خانواده بودند/
عوامل داخلی 26 نفر بودند
(آمریکا توسط گندم در ایران نفوذ می کند همچنان که حضرت آدم توسط شیطان از بهشت رانده شد و راه نفوذش آسان تر شد-ققنوس بی بال در اوج آسمان)
اگرچه ساخت مجسمهی دیگری تا زمان وقوع این رویداد در ایران برای ویکتور ممکن نبود، اما من دربارهی مزیتهای پذیرش دعوتم برای سخنرانی، میاندیشیدم. چندین مورد از ذهن من گذشت؛ اولاً این را فوقالعاده یافتم که علم بیوتکنولوژی - اصلاح ژنتیکی محصولات، که بهعنوان یک موضوع اختلافی بین ایالات متحده و متحدان اروپایی و همچنین حتی بین خود آمریکاییها مطرح است - ممکن است موضوعی را عرضه کند که ایرانیها و آمریکاییها بتوانند در آن زمینهی مشترک پیدا کنند. همچنین میتوانستم ببینم که این دعوت با میراث تاریخی کشاورزی آیووا و تجربههای زندگی خود بورلاگ در ساختن درک از طریق مبادلات کشاورزی و مقابله با گرسنگیگره خورده است.
هنگامی که از معاون وزیر خارجه - ویلیام بِرنز - هم در این زمینه پرسیدم، مخالفتی نداشت؛ اما حتی اگر شرکت من در این رخداد در ایران مناسب به نظر میرسید، اینکه عناصر امنیتی وزارت خارجه، صدور ویزا برای یک سفیر سابق یا کارمند وزارت خارجه آمریکا را تأیید کنند، بسیار نامحتمل به نظر میرسید. در نهایت اگر من ویزا هم میگرفتم، آیا واقعاً میتوانستم بهموقع آنجا باشم؟ آخر 24 آگوست، درست دو روز قبل از آن مراسم در ایران، دخترم در انگلیس داشت ازدواج میکرد؛ پس از آن مراسم ازدواج، من و همسرم برنامه داشتیم که یک «ماه عسل» را - که 40 سال با تأخیر مواجه شده بود - در یونان بگذرانیم.
با همهی این مشکلات من مطمئن بودم که نورمن میخواست من بروم! بنابراین فرمهای روادید برای همسرم و خودم را پر کردم و همراه با پذیرش این دعوت به آنجا فرستادم. همانطور که انتظار میرفت، بیش از یک ماه بدون هیچ واکنشی (در مورد ویزا) گذشت. مطمئن بودم که هرگز پاسخی نخواهد آمد، و به هیچ وجه، حتی یک سخنرانی هم آماده نکردم. اما 19 آگوست - در زمانی که ما خانه را بهسوی پروازمان به انگلستان ترک کردیم - تلفن همراه من با تماسی از تهران زنگ خورد و ویزا تأیید شد.
در خلال جشنهای قبل از مراسم عروسی در لندن، من و کارکنانم در «دسمونیز» با اشتیاق روی سخنرانی و اسلایدهای پاورپوینت کار کردیم؛ همزمان تلاش میکردیم با استفاده از کارت اعتباری آیووایِ من یک بلیط ایرلاین برای تهران تهیه کنیم – که خود تجربه جالبی بود.
ما در روز 26 آگوست - روزی که قرار بود صحبت کنم - پروازی که در ایران در ساعت 2 بامداد فرود آمد، را پیدا کردیم. پس از یک شبِ بسیار کوتاه، به محوطهی پژوهشکدهی بیوتکنولوژی کشاورزی ایران در کرج منتقل شدیم؛ که در آنجا به وزیر کشاورزی محمود حجتی و حجتالاسلام آقای حسین سعیدیان، نماینده رسمی رهبر عالی کشور در سازمانهای کشاورزی، معرفی شدیم. آنها در مورد پیشینهی من سؤالات زیادی داشتند و خیلی لبخند نزدند.
موج حمایتی سلبریتی ها از حسن روحانی در انتخابات سال گذشته 6 ماه هم دوام نیاورد، و هشتگ #دوباره_ایران جای خود را به هشتگ #پشیمانیم داد و خیلی زود حمایت خود از روحانی را پس گرفته و با صراحت نسبت به سیاست های اشتباه دولت حسن روحانی انتقاد کردند. اتفاقی که به جرئت در طول 40 سال از تجربه دموکراسی در ایران بی سابقه بوده است. گرچه باید صداقت کسانی که با صدای بلند پشیمانی خود را اعلام کرده اند ستود، اما نمی توان این مساله را نادیده گرفت که سرنوشت امروز جامعه ایران زائیده خطا در دستگاه تحلیلی همین افراد است.
تیم ملی فوتبال ایران از پرتغال نبُرد ولی مردم ایران قدران مربی و بازیکنان هستند و شاد
چرا؟
چون تمام توان خودشان را گذاشتند و مردانه جنگیدند
پس مردم ایران قدرشناس هستند
درنتیجه اگر حکومتی ها و دولتی ها درست کارکنند و تمام توان خود را برای رفع مشکلات و پیشرفت ایران بگذارند مردم می فهمند و قدر شناس خواهند بود(ققنوس بی بال در اوج آسمان)
دریافت
مدت زمان: 53 ثانیه
یادداشت/ مهدی فضائلیایران؛ از گروه مرگ تا گروه زندگی!چرا تیمی که به حسب ظاهر نتوانست صعود کند و حتی پس از باخت، اینقدر مورد استقبال و تقدیر مردم قرار گرفت؟ پاسخ به این سوال فقط یک چیز است؛ اطمینان مردم به تلاش بی دریغ بازیکنان و گرفتن نتایج قابل قبول هر چند جمعبندی نتایج، عدم صعود باشد!
در هر دوره از حیات انقلاب اسلامی، آمریکایی ها برای تضعیف و براندازی جمهوری اسلامی در یکی از حوزه های امنیتی، نظامی سیاسی و اقتصادی وارد شدهاند. در آغاز هر دوره از فشار ها ما شاهد یک دوره کوتاه آشفتگی، ناشی از شوک فشار ها بوده ایم. مرحله دوم صبر و تلاش برای مقابله با آنها، مرحله سوم پیروزی مقطعی و مرحله چهارم واکسینه شدن در آن حوزه است.
گروه گزارش ویژه مشرق؛ بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و اعلام استقلال آن از شرق و غرب، از همان ابتدا ابر قدرت ها سعی نمودند تا با فشار بر ملت ایران، آنها را وادار به تسلیم در برابر خود نمایند. هر کدام از دو ابر قدرت برای فشار بر ایران و بازگرداندن نتایج انقلاب به نفع خود تلاش نمودند تا با استفاده از ابزار های مختلف به این هدف خود نایل آیند. شوروی با استفاده از نزدیکی جغرافیایی خود به مرزهای ما دست به تحریک قومیت های مختلف و ایجاد آشوب و ناآرامی در مناطق مختلف نمود. از سوی دیگر احزاب وابسته به شوروی مثل حزب توده نیز در آن دوران بسیار فعال شده و اقدامات مخفیانه ای را برای مبارزه با انقلاب اسلامی در پیش گرفتند. همچنین عقبه های فکری مارکسیستی در دانشگاهها نیز تلاش نمودند تا جامعه ایران را به سمت عقاید مادی پیش ببرند که در همه این موارد با رهبری امام خمینی(ره) و تلاش و درایت فرزندان این ملت با شکست روبرو شد.
از سوی دیگر آمریکا نیز که تا چندی پیش خود را مسلط بر ایران میدید تمام توان خود را برای براندازی این انقلاب مردمی به کار گرفت و هنوز بعد از سی و اندی سال نیز به تلاش های ناکام خود ادامه می دهد. ما در این نوشتار برآنیم به بررسی تلاش ها و تکاپو های آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی بپردازیم. به دلیل جلوگیری از طولانی شدن مطلب ما در هر مورد به بررسی مهمترین دوره استفاده آمریکا از آن ابزار برای فشار بر ایران میپردازیم.