اعتباریّاتی که بشر را بخود مشغول نموده و از حقائق دور نموده و از زیست درندگان پائینتر آورده است، مرکّب است از لَعِب: بازی بدون خواهش نفسانی، و لَهْو: کارهائی که انسان روی تمایلات نفسانی انجام میدهد و غرض عقلائی صحیحی بر آن مترتّب نیست، و زینَة: روی باطل و اعتبارات را به لباس حقیقت پوشانیدن و امور فانیه را بصورت امور باقیه جلوهدادن، وَ تَفَاخُرُ بَیْنَکُمْ: خودپسندی نمودن و بر اساس تفاخر و مباهات امور زندگی خود را بنا نهادن، و تَکَاثُرٌ فِی الامْوَ'لِ وَ الاوْلَـد: پیوسته بدنبال زیاد نمودن مقدار اموال و تعداد اولاد بر آمدن.
خداوند در این سوره که نود و پنجمین سوره از قرآن کریم است
بِسْمِ اللَهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِیمِ *
وَ التِّینِ وَ الزَّیْتُونِ * سوگند یاد میکند به انجیر و زیتون که مراد[5] همان دو میوۀ معروف است، یا به دو درخت آنها، یا به کوه تین که شهر دمشق در دامنۀ آن واقع شده و کوه زیتون که شهر بیت المَقْدِس در دامنه آن است و محلّ پیدایش انبیاء و مرسلین میباشد؛
وَ طُورِ سِینِینَ * و سوگند یاد میکند به طور سینا که محلّ مناجات حضرت موسی کلیم الله علَی نبیِّنا وآله و علیهالسّلام بوده است،
وَ هَـٰذَا الْبَلَدِ الامِینِ * و به شهر مکّۀ مکرّمه که شهر امن و امان بوده و خداوند آنرا مأمن قرار داده است
لَقَدْ خَلَقْنَا الإنسَـٰنَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ * که انسان را در بهترین[6] قوام وجودی و ماهُوِی و عالیترین طینت و سرشت و نیکوترین بنیاد و سازمان آفریدیم،
ثُمَّ رَدَدْنَـٰهُ أَسْفَلَ سَـٰفِلِینَ * و سپس او را به پائینترین درجه و منزله فرود آوردیم؛
إِلَّا الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـٰلِحَـٰتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ * مگر آن کسانیکه ایمان به خدا آورده و به کردار شایسته مشغول شوند، که برای آنها البتّه مزد و ثواب مستمرّ و همیشگی خواهد بود.
فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ * پس بنابراین روز جزا حقّ است و قابل تکذیب نیست،
أَلَیْسَ اللَهُ بِأَحْکَمِ الْحَـٰکِمِینَ. زیرا که بر اساس اختلاف حالات و درجات مردم، خداوند حاکم به حقّ که حکمش استوار و قائم به اصول متینه است بین آنها در روز بازپسین حکم خواهد فرمود.
[نکته مهم بحث: خدا انسان را پس از خلقت در احسن تقویم به پایین ترین درجه می آورد !به چه دلیل؟ چون خود او با تلاش و اختیار خود را به آن جای رفیعی که در قبل بوده برگرداند.(ققنوس بی بال در اوج آسمان)]